مجله پزشکی و سلامت کلینیک تبسم

سوالات سکته مغزی با پاسخ دکتر روزبه کاظمی

 

چند برش کوتاه از تأثیر اپیدمی کرونا بر زندگی روزمره زنان

سلامت نیوز:از 10 ماه پیش تاکنون روال زندگی روزمره در دنیا، دگرگون شده است. اپیدمی کرونا روال های زیادی را تغییر داده و نیازهای جدیدی را ایجاد کرده است؛ تغییراتی که اگرچه در ابتدا موقتی به نظر می رسید و همگان سعی می کردند این تغییرات را به عنوان دوره ای که می گذرد و تمام می شود، بپذیرند، اما حالا پیامدهایش آنچنان گسترده شده که برای بسیاری از افراد تصور چشم انداز زندگی به روال پیشین در آینده پس از کرونا دشوار به نظر می رسد. به گزارش سلامت نیو به نقل از روزنامه همشهری ، اگرچه کرونا بر زندگی همه گروه های جامعه تأثیرات گسترده ای داشته است، اما در این میان، زنان تحت تأثیر باورها و دیدگاه های نادرست جنسیتی حاکم بر جوامع، فشار بیشتری را متحمل می شوند و همزمان با تغییرات تازه بسیاری از آنها ناگزیر شده اند مسئولیت های جدیدی را بر عهده بگیرند که عملا بر فعالیت های اجتماعی آنها تأثیر منفی گذاشته است. این مسئولیت ها از رسیدگی به امور بهداشتی خانواده تا آموزش فرزندان را شامل می شود؛ در کنار اینکه در شرایط پرتنش کنونی، پیامدهای اجتماعی تصمیماتی چون تعدیل و بیکاری هم در فضای مسلط مردانه حاکم بر سازمان ها، زنان را بیشتر از مردان درگیر کرده و تحت تأثیر قرار می دهد. زمان از دست رفته تغییر سازوکار آموزشی دانش‎آموزان، یکی از مهم ترین تغییرات زندگی روزمره بعد از کروناست. دانش آموزانی که هر روز در ساعت مشخصی به مدرسه می رفتند و برمی گشتند، حالا در تمام ساعات روز در خانه هستند و درواقع بخشی از مسئولیت نظارت بر آموزش به خانواده ها منتقل شده است. این موضوع اگرچه در ظاهر ساده به نظر می رسد، اما در عمل شرایط متفاوتی برای زیست روزمره زنان ایجاد کرده است. دورکاری تمام شد. یک هفته تمدید شد. محدودیت ها لغو شد. دوباره آغاز شد. اینها معمول ترین اتفاقات این روزهاست که بعد از شیوع کرونا گریبان مردم را گرفته است؛ اتفاقاتی که با هدف جلوگیری از افزایش تعداد مبتلایان به ویروس کرونا سفت و سخت از سوی مسئولان اجرایی رقم زده می شود.در این میان، آنهایی که باید اجرا کننده دستورالعمل ها و ابلاغ های اداری باشند، گرفتار شده و نمی دانند در شرایطی که مسئولان هر روز یک تصمیم می گیرند و تصمیم هایشان گاه با یکدیگر در تضاد است باید کدام راه را برای عبور ایمن از وضعیت قرمز این روزها انتخاب کنند؛ تصمیم هایی که به گونه ای متراکم هستند که کسی نمی داند با ادامه شان قرار است برای خانواده ها چه مشکلاتی ایجاد شود. خانواده فریبرز رضایی با 2فرزندشان هم این مشکل را دارند. آنها در نخستین ماه سال تحصیلی با مشکلات جدی برای اداره امور آموزش و اجتماعی فرزندانشان روبه رو شده اند؛ مشکلاتی که هنوز هم ادامه دارد: همسرم امور بچه ها را تا فرستادنشان به مدرسه برعهده دارد. از زمان شیوع بیماری و محدودیت های اعمال شده در حوزه آموزش بچه ها همسرم فرصت و زمانی جز رسیدگی به امور بچه ها ندارد. او که همسرش شاغل است و با شیوع کرونا دورکار شده، می گوید نه او و نه همسرش هیچ تجربه ای برای آموزش دروس به فرزندانشان ندارند و این بی تجربگی انرژی زیادی از آنها خصوصاً از همسرش برای آموزش دادن به بچه ها گرفته است: کادر آموزشی مدرسه تجربه درس دادن به بچه ها را دارند. ما تجربه و کیفیتی که باید برای درس دادن به بچه ها داشته باشیم را نداریم. همسرم ناچار شده است وقت زیادی را برای جواب دادن به سؤالات درسی بچه ها و مشکلاتشان بگذارد؛ اتفاقی که باعث شده فرسوده و خسته به نظر برسد. رضایی، از چالش بزرگ تری که خانواده اش با آن دست به گریبان هست هم سخن به میان می آورد و می گوید: بچه های ما کم سن و سال هستند و سواد استفاده از نرم افزار و اینترنت را ندارند. برای همین همسرم باید تمام وقت کنار آنها باشد تا بتواند بعد از انجام تکلیف، مشق بچه ها را برای معلمشان بفرستد. این کار باعث شده همسرم دیگر فراغتی نداشته باشد و نتواند علایق خودش مانند رفتن به کلاس زبان یا باشگاه ورزشی را ادامه بدهد. چنین شرایطی زمینه را برای بروز برخی تنش ها بین والدین و بچه ها افزایش می دهد؛ اتفاقی که برخی معتقدند می تواند در آینده منجر به دور شدن عاطفی بچه ها از والدینشان شود. معمار این موضوع را تأیید می کند و می گوید: بچه هایم خیلی وقت است از خانه بیرون نرفته اند و در اتاقشان محبوسند. مادرشان هم به دلیل فشاری که از سوی بچه ها و محل کارش به او وارد می شود، کم حوصله تر از قبل شده است. این شرایط باعث شده زمینه مناسبی برای ایجاد تنش بین بچه ها و مادرشان فراهم شود. با اینکه تلاش می کنم در کارها به همسرم کمک کنم، اما خیلی موفق نیستیم. امیدوارم خیلی زود و قبل از اینکه دیر شود، شرایط و سبک زندگی مانند گذشته شود و بتوانیم یک نفس راحت بکشیم. اگر اینطور نشود، ممکن است همسرم قید شاغل بودن را بزند و دیگر نتواند به کارش ادامه بدهد. افزایش بار مسئولیت ها بخش دیگری از پیامدهای کمتر دیده شده کرونا، بازتولید مسئولیت ها و نقش های مورد انتظار از زنان برای مراقبت از دیگر اعضای خانواده است؛ مسئولیتی که در جوامع مدرن و با توجه به نقش اجتماعی زنان بازتعریف شده و در شرایط عادی در حال تغییر بوده است، اما شرایط بحرانی کرونا برای تعداد زیادی از زنان مسئولیت های جدیدی برای مراقبت از بهداشت خانواده ایجاد کرده است. مریم مدبر، مدیر یک شرکت تولیدی است که 15نفر نیروی کار دارد و در ماه های گذشته بخش زیادی از زمانش را در خانه گذرانده است: پدر سالمندمان همراه ما زندگی می کند و بیماری زمینه ای دارد و درواقع جزو گروه های پرخطر است. تمام 8 ماه گذشته را ما در شرایط نیمه قرنطینه خودخواسته گذرانده ایم. همسرم به دلیل مشکلات اقتصادی که با آن مواجه شده زمان زیادی برای خانه ماندن ندارد و عملا مسئولیت مراقبت از همه اعضای خانواده، آموزش فرزندان و اصولا وظایف و تکالیفی که پیش از این در خانواده تقسیم شده بود به طور سنتی دوباره به من واگذار شده است. به گفته او، اگرچه این شرایط در ابتدا موقتی به نظر می رسید، اما عملا پیامدهای نگران کننده ای دارد: من به دلیل مسئولیت تازه، زمان بسیار محدودی برای رسیدگی به امور محل کارم دارم و 2ماه است که کسب و کار ما زیان ده شده؛ درحالی که اگر زمان بیشتری در اختیار داشتم، می توانستم با مدیریت بهتر کارم از موقعیت پیش آمده پیشگیری کنم یا اینکه ضرر و زیان وارده را به حداقل برسانم. به گفته او، اگر شرایط کنونی ادامه پیدا کند و قرار به انتخاب باشد، اعضای خانواده از او انتظار دارند که کسب و کارش را به نفع منافع جمعی خانواده در شرایط کنونی تعطیل کند: این شرایط عادلانه ای نیست، اما عملا این انتظار وجود دارد و به نظرم زندگی کردن در شرایط کرونا علاوه بر همه مشکلات و نگرانی های تازه ای که ایجاد کرده برای زنان سختی های جدیدی هم به همراه آورده است. قرعه بیکاری به نام زنان سهم زنان از بازار اشتغال در ایران حدود 18درصد است؛ با این حال، براساس تحلیل های ارائه شده از سوی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، شیوع کرونا بر بسیاری از کسب و کارها اثر منفی گذاشته و پیش بینی می شود حدود 2میلیون فرصت شغلی از بین برود. در این میان، زنان بیشترین فرصت های شغلی را از دست داده اند؛ به گونه ای که براساس آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، در بازه زمانی بهار سال جاری یک میلیون و 20هزار فرصت شغلی را از دست داده اند. لیدا صابرپور، یکی از همان یک میلیون و اندی زنی است که به دلیل شیوع کرونا شغلشان را از دست داده اند. او می گوید: با هزار بدبختی در یک شرکت خصوصی کار پیدا کرده بودم، اما از شانس بدم هنوز 7 ماه بیشتر نبود زندگی روی خوشش را نشان داده بود که کرونا آمد و همه چیز را به هم زد: یک ماه بعد از شیوع کرونا و نزدیک شدن به پایان سال، کارفرما حکم به دورکاری من و تعدادی دیگر از کارمندان را داده بود. درنهایت اردیبهشت بود که گفتند مشکلات مالی داریم و شرکت عذر من و چند همکار دیگرم را خواست. صابرپور لیسانس حسابداری دارد و بعد از2سال بیکاری، با حقوق ماهی 2میلیون و 500هزار تومان استخدام شده بود، اما تنها او و زنانی که دورکار شده بودند، بیکار شدند و هیچ مردی در شرکتشان تعدیل نشد: وقتی گفتند تعدیل شده ام، رفتم شرکت تا ببینم چرا تعدیلم کردند. همه از کارم راضی بودند، اما مدیرمالی شرکت راحت آب پاکی را روی دست من و همکارانم ریخت و گفت نمی تواند مردها را تعدیل کند؛ چون نان آور خانواده اند؛ برای همین اولویت تعدیل با خانم هاست. با اینکه مسئولان بارها اعلام کرده بودند، دورکاری نباید بهانه ای دست کارفرمایان برای تعدیل نیرو بدهد، اما بخش خصوصی خود را از این بخشنامه ها معاف می داند و رویه خاص خود را در برخورد با کارکنان دارد؛ رویه ای که در نهایت تحت تأثیر برداشت های نادرست جنسیتی، زنان را قربانی می کند: الان چند ماه است که دنبال کار هستم، اما کاری پیدا نمی شود؛ حتی حاضرم در رشته غیرتخصصی هم کار کنم، اما حقوقی که به خانم ها می دهند آنقدر کم است که به وقت و هزینه رفت وآمد هم نمی ارزد. همکاران دیگرم که با من تعدیل شده اند هم وضعی بهتر از من ندارند و فقط یک نفر توانسته کار پیدا کند؛ با حقوقی کمتر از حقوق شرکتی که سال قبل در آن کار می کرد.


تماس با کلینیک تبسم جهت مشاوره سکته مغزی و رزرو نوبت

  • شماره تلفن:   ۶۶۵۶۴۶۷۴   |   ۶۶۴۳۶۲۹۱
  • ارسال درخواست ویزیت و مشاوره آنلاین سکته مغزی از طریق واتسپ : 09355354332
  • زمان پاسخگویی: ساعت ۹ الی ۲۱
سلامت نیوز:از 10 ماه پیش تاکنون روال زندگی روزمره در دنیا، دگرگون شده است. اپیدمی کرونا روال های زیادی را تغییر داده و نیازهای جدیدی را ایجاد کرده است؛ تغییراتی که اگرچه در ابتدا موقتی به نظر می رسید و همگان سعی می کردند این تغییرات را به عنوان دوره ای که می گذرد و تمام می شود، بپذیرند، اما حالا پیامدهایش آنچنان گسترده شده که برای بسیاری از افراد تصور چشم انداز زندگی به روال پیشین در آینده پس از کرونا دشوار به نظر می رسد. به گزارش سلامت نیو به نقل از روزنامه همشهری ، اگرچه کرونا بر زندگی همه گروه های جامعه تأثیرات گسترده ای داشته است، اما در این میان، زنان تحت تأثیر باورها و دیدگاه های نادرست جنسیتی حاکم بر جوامع، فشار بیشتری را متحمل می شوند و همزمان با تغییرات تازه بسیاری از آنها ناگزیر شده اند مسئولیت های جدیدی را بر عهده بگیرند که عملا بر فعالیت های اجتماعی آنها تأثیر منفی گذاشته است. این مسئولیت ها از رسیدگی به امور بهداشتی خانواده تا آموزش فرزندان را شامل می شود؛ در کنار اینکه در شرایط پرتنش کنونی، پیامدهای اجتماعی تصمیماتی چون تعدیل و بیکاری هم در فضای مسلط مردانه حاکم بر سازمان ها، زنان را بیشتر از مردان درگیر کرده و تحت تأثیر قرار می دهد. زمان از دست رفته تغییر سازوکار آموزشی دانش‎آموزان، یکی از مهم ترین تغییرات زندگی روزمره بعد از کروناست. دانش آموزانی که هر روز در ساعت مشخصی به مدرسه می رفتند و برمی گشتند، حالا در تمام ساعات روز در خانه هستند و درواقع بخشی از مسئولیت نظارت بر آموزش به خانواده ها منتقل شده است. این موضوع اگرچه در ظاهر ساده به نظر می رسد، اما در عمل شرایط متفاوتی برای زیست روزمره زنان ایجاد کرده است. دورکاری تمام شد. یک هفته تمدید شد. محدودیت ها لغو شد. دوباره آغاز شد. اینها معمول ترین اتفاقات این روزهاست که بعد از شیوع کرونا گریبان مردم را گرفته است؛ اتفاقاتی که با هدف جلوگیری از افزایش تعداد مبتلایان به ویروس کرونا سفت و سخت از سوی مسئولان اجرایی رقم زده می شود.در این میان، آنهایی که باید اجرا کننده دستورالعمل ها و ابلاغ های اداری باشند، گرفتار شده و نمی دانند در شرایطی که مسئولان هر روز یک تصمیم می گیرند و تصمیم هایشان گاه با یکدیگر در تضاد است باید کدام راه را برای عبور ایمن از وضعیت قرمز این روزها انتخاب کنند؛ تصمیم هایی که به گونه ای متراکم هستند که کسی نمی داند با ادامه شان قرار است برای خانواده ها چه مشکلاتی ایجاد شود. خانواده فریبرز رضایی با 2فرزندشان هم این مشکل را دارند. آنها در نخستین ماه سال تحصیلی با مشکلات جدی برای اداره امور آموزش و اجتماعی فرزندانشان روبه رو شده اند؛ مشکلاتی که هنوز هم ادامه دارد: همسرم امور بچه ها را تا فرستادنشان به مدرسه برعهده دارد. از زمان شیوع بیماری و محدودیت های اعمال شده در حوزه آموزش بچه ها همسرم فرصت و زمانی جز رسیدگی به امور بچه ها ندارد. او که همسرش شاغل است و با شیوع کرونا دورکار شده، می گوید نه او و نه همسرش هیچ تجربه ای برای آموزش دروس به فرزندانشان ندارند و این بی تجربگی انرژی زیادی از آنها خصوصاً از همسرش برای آموزش دادن به بچه ها گرفته است: کادر آموزشی مدرسه تجربه درس دادن به بچه ها را دارند. ما تجربه و کیفیتی که باید برای درس دادن به بچه ها داشته باشیم را نداریم. همسرم ناچار شده است وقت زیادی را برای جواب دادن به سؤالات درسی بچه ها و مشکلاتشان بگذارد؛ اتفاقی که باعث شده فرسوده و خسته به نظر برسد. رضایی، از چالش بزرگ تری که خانواده اش با آن دست به گریبان هست هم سخن به میان می آورد و می گوید: بچه های ما کم سن و سال هستند و سواد استفاده از نرم افزار و اینترنت را ندارند. برای همین همسرم باید تمام وقت کنار آنها باشد تا بتواند بعد از انجام تکلیف، مشق بچه ها را برای معلمشان بفرستد. این کار باعث شده همسرم دیگر فراغتی نداشته باشد و نتواند علایق خودش مانند رفتن به کلاس زبان یا باشگاه ورزشی را ادامه بدهد. چنین شرایطی زمینه را برای بروز برخی تنش ها بین والدین و بچه ها افزایش می دهد؛ اتفاقی که برخی معتقدند می تواند در آینده منجر به دور شدن عاطفی بچه ها از والدینشان شود. معمار این موضوع را تأیید می کند و می گوید: بچه هایم خیلی وقت است از خانه بیرون نرفته اند و در اتاقشان محبوسند. مادرشان هم به دلیل فشاری که از سوی بچه ها و محل کارش به او وارد می شود، کم حوصله تر از قبل شده است. این شرایط باعث شده زمینه مناسبی برای ایجاد تنش بین بچه ها و مادرشان فراهم شود. با اینکه تلاش می کنم در کارها به همسرم کمک کنم، اما خیلی موفق نیستیم. امیدوارم خیلی زود و قبل از اینکه دیر شود، شرایط و سبک زندگی مانند گذشته شود و بتوانیم یک نفس راحت بکشیم. اگر اینطور نشود، ممکن است همسرم قید شاغل بودن را بزند و دیگر نتواند به کارش ادامه بدهد. افزایش بار مسئولیت ها بخش دیگری از پیامدهای کمتر دیده شده کرونا، بازتولید مسئولیت ها و نقش های مورد انتظار از زنان برای مراقبت از دیگر اعضای خانواده است؛ مسئولیتی که در جوامع مدرن و با توجه به نقش اجتماعی زنان بازتعریف شده و در شرایط عادی در حال تغییر بوده است، اما شرایط بحرانی کرونا برای تعداد زیادی از زنان مسئولیت های جدیدی برای مراقبت از بهداشت خانواده ایجاد کرده است. مریم مدبر، مدیر یک شرکت تولیدی است که 15نفر نیروی کار دارد و در ماه های گذشته بخش زیادی از زمانش را در خانه گذرانده است: پدر سالمندمان همراه ما زندگی می کند و بیماری زمینه ای دارد و درواقع جزو گروه های پرخطر است. تمام 8 ماه گذشته را ما در شرایط نیمه قرنطینه خودخواسته گذرانده ایم. همسرم به دلیل مشکلات اقتصادی که با آن مواجه شده زمان زیادی برای خانه ماندن ندارد و عملا مسئولیت مراقبت از همه اعضای خانواده، آموزش فرزندان و اصولا وظایف و تکالیفی که پیش از این در خانواده تقسیم شده بود به طور سنتی دوباره به من واگذار شده است. به گفته او، اگرچه این شرایط در ابتدا موقتی به نظر می رسید، اما عملا پیامدهای نگران کننده ای دارد: من به دلیل مسئولیت تازه، زمان بسیار محدودی برای رسیدگی به امور محل کارم دارم و 2ماه است که کسب و کار ما زیان ده شده؛ درحالی که اگر زمان بیشتری در اختیار داشتم، می توانستم با مدیریت بهتر کارم از موقعیت پیش آمده پیشگیری کنم یا اینکه ضرر و زیان وارده را به حداقل برسانم. به گفته او، اگر شرایط کنونی ادامه پیدا کند و قرار به انتخاب باشد، اعضای خانواده از او انتظار دارند که کسب و کارش را به نفع منافع جمعی خانواده در شرایط کنونی تعطیل کند: این شرایط عادلانه ای نیست، اما عملا این انتظار وجود دارد و به نظرم زندگی کردن در شرایط کرونا علاوه بر همه مشکلات و نگرانی های تازه ای که ایجاد کرده برای زنان سختی های جدیدی هم به همراه آورده است. قرعه بیکاری به نام زنان سهم زنان از بازار اشتغال در ایران حدود 18درصد است؛ با این حال، براساس تحلیل های ارائه شده از سوی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، شیوع کرونا بر بسیاری از کسب و کارها اثر منفی گذاشته و پیش بینی می شود حدود 2میلیون فرصت شغلی از بین برود. در این میان، زنان بیشترین فرصت های شغلی را از دست داده اند؛ به گونه ای که براساس آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، در بازه زمانی بهار سال جاری یک میلیون و 20هزار فرصت شغلی را از دست داده اند. لیدا صابرپور، یکی از همان یک میلیون و اندی زنی است که به دلیل شیوع کرونا شغلشان را از دست داده اند. او می گوید: با هزار بدبختی در یک شرکت خصوصی کار پیدا کرده بودم، اما از شانس بدم هنوز 7 ماه بیشتر نبود زندگی روی خوشش را نشان داده بود که کرونا آمد و همه چیز را به هم زد: یک ماه بعد از شیوع کرونا و نزدیک شدن به پایان سال، کارفرما حکم به دورکاری من و تعدادی دیگر از کارمندان را داده بود. درنهایت اردیبهشت بود که گفتند مشکلات مالی داریم و شرکت عذر من و چند همکار دیگرم را خواست. صابرپور لیسانس حسابداری دارد و بعد از2سال بیکاری، با حقوق ماهی 2میلیون و 500هزار تومان استخدام شده بود، اما تنها او و زنانی که دورکار شده بودند، بیکار شدند و هیچ مردی در شرکتشان تعدیل نشد: وقتی گفتند تعدیل شده ام، رفتم شرکت تا ببینم چرا تعدیلم کردند. همه از کارم راضی بودند، اما مدیرمالی شرکت راحت آب پاکی را روی دست من و همکارانم ریخت و گفت نمی تواند مردها را تعدیل کند؛ چون نان آور خانواده اند؛ برای همین اولویت تعدیل با خانم هاست. با اینکه مسئولان بارها اعلام کرده بودند، دورکاری نباید بهانه ای دست کارفرمایان برای تعدیل نیرو بدهد، اما بخش خصوصی خود را از این بخشنامه ها معاف می داند و رویه خاص خود را در برخورد با کارکنان دارد؛ رویه ای که در نهایت تحت تأثیر برداشت های نادرست جنسیتی، زنان را قربانی می کند: الان چند ماه است که دنبال کار هستم، اما کاری پیدا نمی شود؛ حتی حاضرم در رشته غیرتخصصی هم کار کنم، اما حقوقی که به خانم ها می دهند آنقدر کم است که به وقت و هزینه رفت وآمد هم نمی ارزد. همکاران دیگرم که با من تعدیل شده اند هم وضعی بهتر از من ندارند و فقط یک نفر توانسته کار پیدا کند؛ با حقوقی کمتر از حقوق شرکتی که سال قبل در آن کار می کرد.
 

دیدگاه شما

0

Website

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.