مجله پزشکی و سلامت کلینیک تبسم

سوالات سکته مغزی با پاسخ دکتر روزبه کاظمی

 

نذر سلامتی زیر چراغ روشن هیأت‌های عزاداری

سلامت نیوز:چهره این شب های شهرهای ما، با آن تصویری که خیلی هایمان از محرم های سال گذشته به یاد داشته ایم، فرق کرده است. دهه اول محرم امسال تا چند روز دیگر تمام می شود، حالا هیأت های بزرگ خیابانی و حسینیه های عزاداری همیشگی، جایشان را به هیأت های پر شور مجازی و روضه خوانی های از راه دور داده و دسته های زنجیر زنی و با علم های پر تاج و نشان از خیابان های قدیمی نشین عبور کرده و به صفحات مجازی آمده اند. محرم امسال هر خانه جای یک هیأت نشسته است. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ، پرچم های سیاه به رسم سنت های هر ساله، به دیوار و پنجره های خانه ها آویخته شده و بوی محرم در کوچه پس کوچه های شهر پیچیده است... 10 روز پیش که هنوز محرم نیامده بود، خیلی ها زودتر از سایرین در سنت سیاه پوشی شهر پیشقدم شدند، آنها می دانستند که شهرشان امسال آن شهر همیشگی هیأت ها و نوحه خوانی های گذشته نیست. برای همین در صف اول پارچه کشی ها و سیاهه زدن ها ایستادند. وقتی پویش هر خانه، یک حسینیه راه افتاد، پرچم ها را به خانه ها آویختند و موکب های عزا را با صدای یا حسین(ع) برفراشتند. این شب ها گذرتان که به خیابان های تهران می افتد، هنوز اصالت نوحه خوانی های قدیمی و شور و حال برپایی هیأت های سنتی را در پشت ماسک ها و حفاظ ها می بینید، فرقی نمی کند که حالا، چند نفر با احتیاط کجای هیأت نشسته اند، خیلی ها همین که پایشان به داخل یکی از همین چادرها باز شود، دل شان راضی است. می دانند ماسک ها باید بماند، می دانند فرصت روضه و عزاداری شان اندک است، می دانند این عزاداری ها شاید شکل و سیاقش با گذشته فرق کرده باشد، اما هوای دل شان همانی هست که همیشه بوده... زیارت عاشورا را از کنج خلوت مسجد برمی دارد، ماسک پارچه ای اش را محکم دور سرش پیچیده، 10 دقیقه ای که نشست، جایش را می دهد به دیگری، اهالی می گویند مسجد محله، عزاداری ها را زمانبندی کرده است. 10 نفر که وارد شدند، 15 دقیقه شان که تمام شد، 10 نفر دیگر وارد می شوند. قرارشان فقط زیارت عاشوراست و کمی هم روضه خوانی مختصر... اینجا نه خبری از دورگردانی چایی و حلواست، نه کسی نذر شله زرد کرده و هیچ کس هم به هوای قیمه های نذری هر ساله مسجد نیامده. یک نفر یک سینی بزرگ برداشته و داخلش را پر از ماسک کرده است. می چرخد و می گوید امشب نذر خانم احمدی است. هر کس هم می داند که می تواند به دیگری بدهد، در این ثواب شریک شود. آقای محتشمی که هر سال یک گوسفند نذر داشته، یک کیسه از جیبش درمی آورد و می گوید که این همان خرجی هر ساله است، ببرید هر جا که می دانید نیاز است، خرج کنید. دلم راضی نمی شود با غذای نذری من حتی یک نفر هم کرونا بگیرد. ساعت 9 هر شب، هیأت امنا دور هم جمع می شوند، اهالی به سبک هر سال، خرجی نذرهایشان را آورده اند. هیچ کس هیچ پیش شرطی ندارد. نه غر می زنند، نه بهانه می گیرند. می دانند شرایط مثل همیشه نیست. ماسک می دهید یا غذا، یا هر چیز دیگری فقط مطمئن باشید که به دست اهلش می رسد، به خدا که هر سال از این همه اسراف دلم می گرفت. همسرم را منع کرده بودم که مبادا شبی بیشتر از دو ظرف غذا بیاورد، اما هر دوست و آشنایی که داشتیم، اول نذرش را با فامیل شروع می کرد. سریع تماس می گرفتند و بعد هم دور و نزدیک با ظرف های قابلمه بزرگ خودشان را به خانه آن بنده خدا می رساندند، پشت در هم مردم صف کشیده بودند و اعتراض می کردند. به خدا که امسال دلم راضی تر است. نه کسی می تواند چشم و هم چشمی کند و نه کسی می خواهد که آدم سیری، سیرتر شود، اگر درست پخش کنند، حتماً خیلی ها تا چند ماه آذوقه غذایی دارند. آقای کریمی حرف هایش که تمام شد، چند کیسه برنج که هر کدام شان در بسته های یک کیلویی بسته بندی شده را روی میز می گذارد و می رود... خرج هیأت را به بهزیستی دادیم مسیرتان را که به غرب تهران ببرید، به جای خالی هیأتی می رسید که هر ساله، وصف تعزیه خوانی هایش، تا شرق تهران هم می رسید. حالا نه خبری از آن هیأت پر آوازه است و نه جمعیتی که از پشت درهای هیأت، صدای اشک و ناله شان بلند شود. بانیان هیأت دور تا دورخیابان را با پارچه های سیاه پوشانده اند، یک موکب عزا هم برافراشته و صدای نوحه یا حسین (ع)با بوی اسفند بلند کرده اند هر سال اینجا چه خبر بود خدا می داند، شب اول محرم که این فضا را دیدم تا صبح اشک می ریختم، دلم خیلی گرفته است. به عشق آقا، هر سال خودمان آشپزی می کردیم، اما امسال دیدیم حتی اگر بخواهیم با تعداد کم هم برگزار کنیم و غذا بدهیم، نمی شود، مردم بالاخره می آیند، نمی شود دو نفر را راه داد و چند نفر را نه! برای همین تصمیم گرفتیم که خرج هر سال هیأت را به بهزیستی بدهیم. به اهالی هم گفتیم هر کس نذر دارد، بیاورد، حدوداً 200 میلیون تومانی شد، همه را یکجا بردیم و به عشق حضرت علی اصغر(ع)برای شیرخواره ها گذاشتیم. چراغ هیأت ها روشن است به نقطه مرکزی تهران که می رسید، از هر که بپرسید، رد هیأت دبستان را به شما نشان می دهد. نه اسم هیأت دبستان است و نه در خیابان دبستان قرار گرفته .چند روز مانده به محرم چند نفر از پیشکسوت ها با هم مشورت می کنند تا چراغ هیأت را امسال هم هر طور شده روشن نگه دارند. یاد مدرسه ای می افتند که حالا به خاطر کرونا تعطیل شده، مدیر اجازه می دهد تا هرشب رأس ساعتی مشخص، مراسم برگزار شود. یک نفر نذر صندلی می کند و در فاصله یک متر و نیم، صندلی ها را می چینند، یک نفر هم عهده دار هزینه ضدعفونی کردن مجلس می شود. مابقی بانیان، ماسک می خرند و یک نفر دیگر هم شیر پاکتی و کیک بسته بندی نذر می کند. خوراکی ها را هر شب قبل از شروع مراسم روی صندلی ها می چینند و بعد هم از عزاداران می خواهند تا بعد از اینکه مراسم تمام شد با فاصله از هیأت خارج شوند. تجربه این چند شب نشان می دهد که مردم به پروتکل ها پایبند بوده اند. خیلی ها خودشان نظم مجلس را به دست گرفته اند تا مبادا کوچک ترین سهل انگاری، کار دست کسی بدهد. سایر نذری ها را هم روی هم گذاشته اند تا به دست نیازمندان مناطقی که از قبل شناسایی کرده اند، برسانند. بانیان می گویند در این مدت، هزاران بسته مواد غذایی توزیع کرده اند. چند نفر هم نذرشان را به بیمارستان ها برده اند. به قول آنها امسال خیلی از نذرها برای شفای بیماران بوده، اصلاً هر شب از بلندگوها اعلام می شود که ثواب زیارت عاشورا به بیماران و کادر درمان برسد. خیلی ها هم خودشان مریض دارند، فقط چند دقیقه ای می نشینند و به هوای تبرک کردن، پارچه و سجاده ای برای مریض شان می برند. می گویند بوی مجلس عزای امام هم که به این تکه پارچه ها بخورد،کافی است. پایتان به محله دروازه دولاب که برسد، یاد نماز های ظهر عاشورای هیأت بیت الرقیه سرمستتان می کند. خیلی ها هنوز هم به هوای همان عزاداری ها چه از حسینیه صاحب الزمان گرفته و همین هیأت بیت الرقیه، شرق تهران را برای عزاداری انتخاب می کنند. حالا برخی ها در ماشین می نشینند و جلوی همان پارچه ها و سیاه ها، اشک می ریزند و حاجت طلب می کنند. می دانند همین که دلشان بشکند کافیست. اهالی می گویند هر شب خیلی ها از دورترین نقطه خودشان را به اینجا می رسانند و در ماشین به صدای نوحه گوش می دهند و عزاداری می کنند.آقای سورانی نذر فسنجان هر ساله اش را که در روز عاشورا پخش می کرده، امسال به یک بیمارستان اختصاص داده است. با رئیس بیمارستانی در جنوب تهران صحبت کردم تا با این مبلغ هر وسیله ای که مورد نیازشان است خریداری کنند، خودمان هم در خانه، یک اتاق را سیاهپوش کردیم و در این 10 شب با فرزندانم زیارت عاشورا می خوانیم. اول می خواستیم پارکینگ را فرش پوش کنیم، اما به خاطر آرامش همسایه ها که می دانستیم مریض کرونایی دارند، منصرف شدیم. خانم کاکاوند هم می گوید که امسال 35 میلیون نذر حلیم محلی روز تاسوعا رابه بهزیستی وردآورد داده است: تأکید کردم که برای خانواده ها نان و گوشت بخرند.نذرهای هرسال را روی کاغذ نوشتم و به مسئولان بهزیستی دادم و گفتم برای اینکه نذرم درست ادا شود، به همین نسبت به نیازمندان بدهند. خواهرم هم در بروجرد همین کار را کرد، بقیه فامیل هم که نذر حلیم داشتند، به نیازمندان بخشیده اند، اما روز تاسوعا، به رسم هرسال یک مداح را دعوت می کنیم تا روی پشت بام بخواند و اگر کسی هم دوست داشت، می تواند استفاده کند. امسال با اینکه از آن شور و حال نذری های همیشه خبری نیست، اما دلم راضی تر شده و حس بهتری دارم. خانم یزدان پناه هم می گوید نذرش را به یک مؤسسه خیریه اهدا کرده و با هم توافق کرده اند تا از روز عاشورا به مدت 8 شب، برای 500 نفر که نیازمندند، غذای پخته و در ظروف مناسب ببرند.در مقابل اما برخی هیأت ها اصرار دارند تا به سیاق هر سال مراسم شان را با شکوه برگزار کنند. شبیه هیأتی معروف در یکی از خیابان های جنوبی تهران که اگرچه تلاش می کند تا پروتکل ها را رعایت کند، اما هر شب میزبان حدوداً 600 نفر سینه زن است. یکی دیگر از هیأت داران معروف هم می گوید که هر شب در خیابان ایران روضه دارند و مردم هم می آیند. سعی می کنند کسی را بدون ماسک راه ندهند، اما خب وقتی شلوغ می شود هم نمی شود کاری کرد. روضه در هر مجلسی آدابی دارد.عزاداران را دست خالی راهی نمی کنیم. سینه زنان امام حسین (ع) خودشان را بیمه کرده اند. ما به عشق محرم نفس می کشیم. در مسجدی در یکی از نقاط مرکزی تهران هم روایت محرم به سبک بیشتر حسینیه ها و تکایا در جریان است. عزاداران بعد از نماز، به هیأت می روند و بعد از 30 دقیقه روضه خواندن، با رعایت پروتکل های بهداشتی و اجرای فاصله گذاری اجتماعی بسته غذا و یک ماسک نذری تحویل می گیرند و راهی خانه هایشان می شوند.


تماس با کلینیک تبسم جهت مشاوره سکته مغزی و رزرو نوبت

  • شماره تلفن:   ۶۶۵۶۴۶۷۴   |   ۶۶۴۳۶۲۹۱
  • ارسال درخواست ویزیت و مشاوره آنلاین سکته مغزی از طریق واتسپ : 09355354332
  • زمان پاسخگویی: ساعت ۹ الی ۲۱
سلامت نیوز:چهره این شب های شهرهای ما، با آن تصویری که خیلی هایمان از محرم های سال گذشته به یاد داشته ایم، فرق کرده است. دهه اول محرم امسال تا چند روز دیگر تمام می شود، حالا هیأت های بزرگ خیابانی و حسینیه های عزاداری همیشگی، جایشان را به هیأت های پر شور مجازی و روضه خوانی های از راه دور داده و دسته های زنجیر زنی و با علم های پر تاج و نشان از خیابان های قدیمی نشین عبور کرده و به صفحات مجازی آمده اند. محرم امسال هر خانه جای یک هیأت نشسته است. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ، پرچم های سیاه به رسم سنت های هر ساله، به دیوار و پنجره های خانه ها آویخته شده و بوی محرم در کوچه پس کوچه های شهر پیچیده است... 10 روز پیش که هنوز محرم نیامده بود، خیلی ها زودتر از سایرین در سنت سیاه پوشی شهر پیشقدم شدند، آنها می دانستند که شهرشان امسال آن شهر همیشگی هیأت ها و نوحه خوانی های گذشته نیست. برای همین در صف اول پارچه کشی ها و سیاهه زدن ها ایستادند. وقتی پویش هر خانه، یک حسینیه راه افتاد، پرچم ها را به خانه ها آویختند و موکب های عزا را با صدای یا حسین(ع) برفراشتند. این شب ها گذرتان که به خیابان های تهران می افتد، هنوز اصالت نوحه خوانی های قدیمی و شور و حال برپایی هیأت های سنتی را در پشت ماسک ها و حفاظ ها می بینید، فرقی نمی کند که حالا، چند نفر با احتیاط کجای هیأت نشسته اند، خیلی ها همین که پایشان به داخل یکی از همین چادرها باز شود، دل شان راضی است. می دانند ماسک ها باید بماند، می دانند فرصت روضه و عزاداری شان اندک است، می دانند این عزاداری ها شاید شکل و سیاقش با گذشته فرق کرده باشد، اما هوای دل شان همانی هست که همیشه بوده... زیارت عاشورا را از کنج خلوت مسجد برمی دارد، ماسک پارچه ای اش را محکم دور سرش پیچیده، 10 دقیقه ای که نشست، جایش را می دهد به دیگری، اهالی می گویند مسجد محله، عزاداری ها را زمانبندی کرده است. 10 نفر که وارد شدند، 15 دقیقه شان که تمام شد، 10 نفر دیگر وارد می شوند. قرارشان فقط زیارت عاشوراست و کمی هم روضه خوانی مختصر... اینجا نه خبری از دورگردانی چایی و حلواست، نه کسی نذر شله زرد کرده و هیچ کس هم به هوای قیمه های نذری هر ساله مسجد نیامده. یک نفر یک سینی بزرگ برداشته و داخلش را پر از ماسک کرده است. می چرخد و می گوید امشب نذر خانم احمدی است. هر کس هم می داند که می تواند به دیگری بدهد، در این ثواب شریک شود. آقای محتشمی که هر سال یک گوسفند نذر داشته، یک کیسه از جیبش درمی آورد و می گوید که این همان خرجی هر ساله است، ببرید هر جا که می دانید نیاز است، خرج کنید. دلم راضی نمی شود با غذای نذری من حتی یک نفر هم کرونا بگیرد. ساعت 9 هر شب، هیأت امنا دور هم جمع می شوند، اهالی به سبک هر سال، خرجی نذرهایشان را آورده اند. هیچ کس هیچ پیش شرطی ندارد. نه غر می زنند، نه بهانه می گیرند. می دانند شرایط مثل همیشه نیست. ماسک می دهید یا غذا، یا هر چیز دیگری فقط مطمئن باشید که به دست اهلش می رسد، به خدا که هر سال از این همه اسراف دلم می گرفت. همسرم را منع کرده بودم که مبادا شبی بیشتر از دو ظرف غذا بیاورد، اما هر دوست و آشنایی که داشتیم، اول نذرش را با فامیل شروع می کرد. سریع تماس می گرفتند و بعد هم دور و نزدیک با ظرف های قابلمه بزرگ خودشان را به خانه آن بنده خدا می رساندند، پشت در هم مردم صف کشیده بودند و اعتراض می کردند. به خدا که امسال دلم راضی تر است. نه کسی می تواند چشم و هم چشمی کند و نه کسی می خواهد که آدم سیری، سیرتر شود، اگر درست پخش کنند، حتماً خیلی ها تا چند ماه آذوقه غذایی دارند. آقای کریمی حرف هایش که تمام شد، چند کیسه برنج که هر کدام شان در بسته های یک کیلویی بسته بندی شده را روی میز می گذارد و می رود... خرج هیأت را به بهزیستی دادیم مسیرتان را که به غرب تهران ببرید، به جای خالی هیأتی می رسید که هر ساله، وصف تعزیه خوانی هایش، تا شرق تهران هم می رسید. حالا نه خبری از آن هیأت پر آوازه است و نه جمعیتی که از پشت درهای هیأت، صدای اشک و ناله شان بلند شود. بانیان هیأت دور تا دورخیابان را با پارچه های سیاه پوشانده اند، یک موکب عزا هم برافراشته و صدای نوحه یا حسین (ع)با بوی اسفند بلند کرده اند هر سال اینجا چه خبر بود خدا می داند، شب اول محرم که این فضا را دیدم تا صبح اشک می ریختم، دلم خیلی گرفته است. به عشق آقا، هر سال خودمان آشپزی می کردیم، اما امسال دیدیم حتی اگر بخواهیم با تعداد کم هم برگزار کنیم و غذا بدهیم، نمی شود، مردم بالاخره می آیند، نمی شود دو نفر را راه داد و چند نفر را نه! برای همین تصمیم گرفتیم که خرج هر سال هیأت را به بهزیستی بدهیم. به اهالی هم گفتیم هر کس نذر دارد، بیاورد، حدوداً 200 میلیون تومانی شد، همه را یکجا بردیم و به عشق حضرت علی اصغر(ع)برای شیرخواره ها گذاشتیم. چراغ هیأت ها روشن است به نقطه مرکزی تهران که می رسید، از هر که بپرسید، رد هیأت دبستان را به شما نشان می دهد. نه اسم هیأت دبستان است و نه در خیابان دبستان قرار گرفته .چند روز مانده به محرم چند نفر از پیشکسوت ها با هم مشورت می کنند تا چراغ هیأت را امسال هم هر طور شده روشن نگه دارند. یاد مدرسه ای می افتند که حالا به خاطر کرونا تعطیل شده، مدیر اجازه می دهد تا هرشب رأس ساعتی مشخص، مراسم برگزار شود. یک نفر نذر صندلی می کند و در فاصله یک متر و نیم، صندلی ها را می چینند، یک نفر هم عهده دار هزینه ضدعفونی کردن مجلس می شود. مابقی بانیان، ماسک می خرند و یک نفر دیگر هم شیر پاکتی و کیک بسته بندی نذر می کند. خوراکی ها را هر شب قبل از شروع مراسم روی صندلی ها می چینند و بعد هم از عزاداران می خواهند تا بعد از اینکه مراسم تمام شد با فاصله از هیأت خارج شوند. تجربه این چند شب نشان می دهد که مردم به پروتکل ها پایبند بوده اند. خیلی ها خودشان نظم مجلس را به دست گرفته اند تا مبادا کوچک ترین سهل انگاری، کار دست کسی بدهد. سایر نذری ها را هم روی هم گذاشته اند تا به دست نیازمندان مناطقی که از قبل شناسایی کرده اند، برسانند. بانیان می گویند در این مدت، هزاران بسته مواد غذایی توزیع کرده اند. چند نفر هم نذرشان را به بیمارستان ها برده اند. به قول آنها امسال خیلی از نذرها برای شفای بیماران بوده، اصلاً هر شب از بلندگوها اعلام می شود که ثواب زیارت عاشورا به بیماران و کادر درمان برسد. خیلی ها هم خودشان مریض دارند، فقط چند دقیقه ای می نشینند و به هوای تبرک کردن، پارچه و سجاده ای برای مریض شان می برند. می گویند بوی مجلس عزای امام هم که به این تکه پارچه ها بخورد،کافی است. پایتان به محله دروازه دولاب که برسد، یاد نماز های ظهر عاشورای هیأت بیت الرقیه سرمستتان می کند. خیلی ها هنوز هم به هوای همان عزاداری ها چه از حسینیه صاحب الزمان گرفته و همین هیأت بیت الرقیه، شرق تهران را برای عزاداری انتخاب می کنند. حالا برخی ها در ماشین می نشینند و جلوی همان پارچه ها و سیاه ها، اشک می ریزند و حاجت طلب می کنند. می دانند همین که دلشان بشکند کافیست. اهالی می گویند هر شب خیلی ها از دورترین نقطه خودشان را به اینجا می رسانند و در ماشین به صدای نوحه گوش می دهند و عزاداری می کنند.آقای سورانی نذر فسنجان هر ساله اش را که در روز عاشورا پخش می کرده، امسال به یک بیمارستان اختصاص داده است. با رئیس بیمارستانی در جنوب تهران صحبت کردم تا با این مبلغ هر وسیله ای که مورد نیازشان است خریداری کنند، خودمان هم در خانه، یک اتاق را سیاهپوش کردیم و در این 10 شب با فرزندانم زیارت عاشورا می خوانیم. اول می خواستیم پارکینگ را فرش پوش کنیم، اما به خاطر آرامش همسایه ها که می دانستیم مریض کرونایی دارند، منصرف شدیم. خانم کاکاوند هم می گوید که امسال 35 میلیون نذر حلیم محلی روز تاسوعا رابه بهزیستی وردآورد داده است: تأکید کردم که برای خانواده ها نان و گوشت بخرند.نذرهای هرسال را روی کاغذ نوشتم و به مسئولان بهزیستی دادم و گفتم برای اینکه نذرم درست ادا شود، به همین نسبت به نیازمندان بدهند. خواهرم هم در بروجرد همین کار را کرد، بقیه فامیل هم که نذر حلیم داشتند، به نیازمندان بخشیده اند، اما روز تاسوعا، به رسم هرسال یک مداح را دعوت می کنیم تا روی پشت بام بخواند و اگر کسی هم دوست داشت، می تواند استفاده کند. امسال با اینکه از آن شور و حال نذری های همیشه خبری نیست، اما دلم راضی تر شده و حس بهتری دارم. خانم یزدان پناه هم می گوید نذرش را به یک مؤسسه خیریه اهدا کرده و با هم توافق کرده اند تا از روز عاشورا به مدت 8 شب، برای 500 نفر که نیازمندند، غذای پخته و در ظروف مناسب ببرند.در مقابل اما برخی هیأت ها اصرار دارند تا به سیاق هر سال مراسم شان را با شکوه برگزار کنند. شبیه هیأتی معروف در یکی از خیابان های جنوبی تهران که اگرچه تلاش می کند تا پروتکل ها را رعایت کند، اما هر شب میزبان حدوداً 600 نفر سینه زن است. یکی دیگر از هیأت داران معروف هم می گوید که هر شب در خیابان ایران روضه دارند و مردم هم می آیند. سعی می کنند کسی را بدون ماسک راه ندهند، اما خب وقتی شلوغ می شود هم نمی شود کاری کرد. روضه در هر مجلسی آدابی دارد.عزاداران را دست خالی راهی نمی کنیم. سینه زنان امام حسین (ع) خودشان را بیمه کرده اند. ما به عشق محرم نفس می کشیم. در مسجدی در یکی از نقاط مرکزی تهران هم روایت محرم به سبک بیشتر حسینیه ها و تکایا در جریان است. عزاداران بعد از نماز، به هیأت می روند و بعد از 30 دقیقه روضه خواندن، با رعایت پروتکل های بهداشتی و اجرای فاصله گذاری اجتماعی بسته غذا و یک ماسک نذری تحویل می گیرند و راهی خانه هایشان می شوند.
 

دیدگاه شما

0

Website

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.