مجله پزشکی و سلامت کلینیک تبسم

سوالات سکته مغزی با پاسخ دکتر روزبه کاظمی

 

خلوت خوابگاه‌ها، ازدحام پانسیون‌ها

سلامت نیوز: خوابگاه کوی دانشگاه خلوت ترین روزهای عمرش را سپری می کند. کرونا هرجا بخواهد می رود و هر کار که بخواهد می کند و کسی جلودارش نیست. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ،خوابگاه قدیمی و معروف دانشگاه تهران هم با وجود کرونا حال و هوای دیگری دارد. از هیاهو و رفت وآمدهای همیشگی دانشجویان و کتابخانه شلوغ خبری نیست. اکثریت رفته اند و اقلیتی امکان ماندن دارند. در سکوت نیمروزی پاییز، پسر جوانی در محوطه پرسه می زند. دانشجوی دکتری است و یکی از خوش اقبال‎ها که در کوران کرونا زیر سقف خوابگاه پیر دانشگاه تهران، جایی برای ماندن دارد. با وجود اینکه کلاس های دانشگاه ها از دور و مجازی شده، هنوز دانشجویان زیادی متقاضی گرفتن خوابگاه هستند؛ آنها که کلاس های عملی دارند و بعضا در تهران در کنار تحصیل کار نیمه وقتی هم برای خودشان دست و پا کرده اند، اما پروتکل ها و محدودیت ها اجرا شده و اتاق ها خلوت است. بسیاری از آنها در جست وجوی همخانه ای هستند برای کاهش هزینه ها یا آواره پانسیون ها و خوابگاه های خصوصی. دانشجوی دکتری خوش اقبال می گوید: کرونا همه مناسبات را تغییر داده؛ مسئله فقط درس و کلاس نیست. دانشجویانی هستند که در تهران کار نیمه وقت دارند و نمی توانند به بهانه تعطیل شدن کلاس ها، قید کارشان را بزنند و برگردند شهرشان. البته کم نیستند کسانی که رفته اند. کرونا همه معادلات را تغییر داده است. خداحافظ روزهای پرهیاهو آفتاب به بلندترین ارتفاع خود از زمین رسیده و تیغ گرمایش را به صورت ساختمان های کوی می کشد. تابستان گذشته و خنکای پاییز خبر از تغییر فصل می‎دهد. داخل پارک کوی دانشگاه، چند دانشجو نشسته و گعده ای به راه انداخته اند. بلندبلند حرف می زنند و از چند متری صدای نقد و نظرهایشان به شرایط کرونایی و محدودیت ها شنیده می شود. کسی کوی دانشگاه را اینچنین سوت و کور و خالی از هیاهوی دانشجویان به خاطر نمی آورد. ساختمان های کوی در خلوتی چرت می زنند و مقصد ما اتاقی 16متری است در میانه یکی از راهروهای بلند خوابگاه. اتاق 2تخته است؛ تخت های فلزی و تشک های تابدار در کنار یک یخچال سفید کوچک و انبوه خرده ریزهای رها شده روی فرش. اتاق کوچک اما گرم و صمیمی است. منصور و مصطفی هم اتاقی اند و هر دو دانشجوی مقطع دکتری. منصور ترم بالاست و درس هایش فشرده تر از هر زمان دیگری شده و بیشتر وقتش را صرف درس خواندن و تدریس خصوصی به دانشجوهای ترم پایین تر دانشگاه می کند. کرونا اما بساط کلاس های خصوصی اش را کساد کرده و درآمدش را کم: کسانی که شاگردم بودند به خاطر کرونا کلاس هایشان را کنسل کردند. بیشتر کلاس ها در خانه شاگردهایم برگزار می شد. کسی دوست ندارد این روزها به خانه اش رفت وآمد کنند؛ برای همین کلاس ها و درآمدم با هم کنسل شد. جعبه ماسک روی میز و دستکش های فریزری ارزان قیمت روی یخچال، توی ذوق می زند. منصور می گوید: کرونا کلی هزینه غیرمترقبه سرمان آوار کرده است. ماسک شده بسته ای 110هزار تومان. نصف هزینه اش را من می دهم نصف دیگرش را مصطفی. از اول صبح تا آخر شب هر کدام هر وقت بیرون برویم، یک ماسک بیشتر نمی زنیم. حرف منصور به اینجا که می رسد، ماسک آویزان شده به لبه تخت مصطفی از واقعیت دیگری خبر می دهد. از این واقعیت که می شود از ماسک های یکبار مصرف تا چندبار هم مصرف کرد؛ به شرط یک اتوی داغ غیرمستقیم به بهای صرفه جویی در هزینه ها. فاصله فیزیکی در خوابگاه نصف بیشتر تخت های هر اتاق در خوابگاه کوی خالی است و نصف دیگرش هم دانشجوها یکی درمیان نشسته اند تا به قول خودشان فاصله شان از هم رعایت شده باشد. یکی از بچه ها که بامزه تر از دیگران است، میدان دار بزم طنز شبانه اتاق است و هرچند دقیقه یک بار با گفتن جوک هایی که بوی کرونا هم از آن می آید، حال دیگران را خوب می کند. با وجود تلاش هایی که رضا برای شاد کردن محیط می کند، اما یکی از دانشجوها خیلی دوست ندارد خودی نشان بدهد و سعی دارد هر طور شده خودش را از دیگران جدا کند. او ملحفه سفیدی را از بالا تا پایین تختش طوری کشیده که هر چه هم اتاقی هایش دنبال درزی برای نفوذ به تخت حسین که دانشجوی مقطع دکتری است، می گردند، کمتر موفق به پیدا کردن راه نفوذش می شوند. اتاق آفتابگیر است و تخت حسین چسبیده به پنجره و بخشی از نور و فضا را برای او اختصاصی کرده است. به نظر نمی رسد کسی به این موضوع اعتراض داشته باشد. نور به اتاق می تابد و همین برای ساکنان دیگر که پنجره را روزی چند ساعت برای تهویه هوا باز می کنند، کافی است. رضا پسری سبزه روست و می گوید حسین همه فکر و ذکرش را گذاشته کرونا نگیرد. ترس نفوذ کرده در دل حسین آنقدر جدی است که او را از همه مراوده های نزدیک با هم اتاقی ها وهمکلاسی هایش فراری داده است. اتفاقی که رضا درباره اش می گوید: من و بچه های اتاق با این رفتار حسین داریم بدبختی می کشیم. حسین اگر می توانست بینمان دیوار پلاستیکی می کشید تا حتی نگاهمان هم به شکل مستقیم به هم نخورد. از پشت دیوار پارچه ای سایه ای محو از مردی دراز کشیده در پس پرده به نمایش درمی آید که هر از چندی مچ پاهایش را تکان می دهد. رضا، با تکان دادن سرش می گوید: حسین از کرونا یک غول ساخته و فکر می کند با دور ماندن از بچه های اتاق، خطری تهدیدش نمی کند. اینطوری به نظرم به خودش سخت می گیرد. فقط باید بهداشت را رعایت کرد تا هم ما مشکلی پیدا نکنیم و هم خودش. املت هایی با 2تخم مرغ یادش به خیر پارسال، توی اتاق6نفر بودیم و یکی مادر خرج بود. خیلی وقت ها املت با رب گوجه درست می کردیم و 4-3نفره دور هم توی یک ظرف املت می خوردیم. الان خیلی وقت است که دیگر از املت خوردن های دسته جمعی خبری نیست. قبلاً 3تا ماهیتابه داشتیم که مال بچه های اتاق ما بود. الان با اینکه تعداد بچه های اتاق یک سوم قبل شده، هرکس ماهیتابه خودش را دارد و کسی در ظرف دیگری غذا نمی خورد؛ حتی اگر10بار هم شسته شده باشد. مرتضی راست می گوید. برخی دانشجوها با اینکه می توانند ظرف و ظروفشان را در آشپزخانه نه چندان بزرگ خوابگاه بشویند و در آب چکانش خشک کنند، ترجیح می دهند ظرف ها را با خودشان به اتاقشان ببرند و در کیسه های پلاستیکی نگهداری کنند؛ اتفاقی که دانشجوهای هم اتاقی مرتضی آن را رقم زده اند و ظروف غذاخوری شان را با وسواس در پلاستیک پیچیده اند تا هم از گزند ناخنک زدن های گاه و بیگاه دانشجویان اتاق های دیگر که ظرف ندارند در امان بماند و هم احتمال آلوده شدنشان به ویروس را کم کنند. بازار سکه خوابگاه های خصوصی وزارت علوم برای بازگشایی دانشگاه ها درترم جاری، شرایط و ضوابط خاصی تعیین کرده است. براین اساس، تنها 40درصد ظرفیت خوابگاه های دانشجویی در ترم جاری برای اسکان دانشجویان قابل استفاده است. دلیلی که مسئولان وزارت علوم برای این کاهش ظرفیت اسکان اعلام کرده اند، رعایت پروتکل های بهداشتی و جلوگیری از ابتلای دانشجویان اعلام شده است. پیش از این هر اتاق در خوابگاه ها بین 4تا 7نفر ظرفیت داشت که براساس پروتکل های ابلاغی، این ظرفیت باید به 2تا 3نفر کاهش پیدا کند؛ اقدامی که به مذاق دانشجویان خوش نیامده و بسیاری از کسانی را که ترم گذشته از اسکان در خوابگاه های دانشجویی استفاده می کرده اند، آواره کرده است. در چنین شرایطی تنها گروهی که از ابلاغیه وزارت علوم در کاهش ظرفیت اسکان دانشجویی راضی اند، صاحبان خوابگاه های غیردولتی هستند؛ خوابگاه هایی که زیرنظر وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فعالیت می کنند و این وزارتخانه متولی رسیدگی به وضعیت آنهاست؛ خوابگاه هایی که با وجود ضرورت کاهش ظرفیت برای اسکان افراد، در نبود نظارت های کافی از سوی متولیان این بخش از ظرفیت خود کم نکرده و با ظرفیت کامل در حال سرویس دهی به افرادی هستند که تقاضای اسکان دارند. کارمند یکی از خوابگاه های اطراف دانشگاه تهران در خیابان کارگر جنوبی، می گوید: اتاق های 8تخته، 4تخته و 2تخته خوابگاه به طور کامل پر است و در مقایسه با گذشته یعنی پیش از شیوع کرونا تغییری در آمار پذیرش نداشته اند: اتاق یک تخته نداریم، اما اتاق 2تخته داریم که الان پر شده. اتاق 4تخته هم داریم که توی یک اتاق 3نفر هست و جا داره تا نفر چهارم هم پذیرش بشه. اتاق های 8تخته هم تقریباً کامل است. الان خیلی بیشتر از اول سال مشتری برای اقامت داریم و بیشترشان هم دانشجوهایی هستن که امسال بهشون خوابگاه ندادند. او که خودش دانشجوی دانشگاه تهران است، می داند که برای جلوگیری از ابتلای ساکنان خوابگاه به کرونا باید ظرفیت پذیرش افراد در خوابگاه را کم کرد، اما به گفته او، مالک خوابگاه بیشتر دنبال پول درآوردن از وضعیت فعلی است تا ضررهای چند ماه قبلش را جبران کند: هر ساکن اتاق 8تخته 550هزار تومان، اتاق 4تخته 700هزار تومان و اتاق 2تخته 950هزار تومان در ماه باید کرایه بدهد. برای اینکه بهداشت رعایت شود هر روز دستگیره ها و اتاق ها با الکل تمیز می شوند. سرویس بهداشتی هم هر شب شسته می شود تا مشکلی برای کسی پیش نیاید. با این حال، این کارمند خوابگاه می گوید وسیله ای برای سنجش تب افرادی که در خوابگاه ساکن هستند، ندارد و مالک خوابگاه هم پولی برای خرید این دستگاه نداده است و کسی هم تاکنون از او نخواسته چنین کاری انجام دهد.


تماس با کلینیک تبسم جهت مشاوره سکته مغزی و رزرو نوبت

  • شماره تلفن:   ۶۶۵۶۴۶۷۴   |   ۶۶۴۳۶۲۹۱
  • ارسال درخواست ویزیت و مشاوره آنلاین سکته مغزی از طریق واتسپ : 09355354332
  • زمان پاسخگویی: ساعت ۹ الی ۲۱
سلامت نیوز: خوابگاه کوی دانشگاه خلوت ترین روزهای عمرش را سپری می کند. کرونا هرجا بخواهد می رود و هر کار که بخواهد می کند و کسی جلودارش نیست. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ،خوابگاه قدیمی و معروف دانشگاه تهران هم با وجود کرونا حال و هوای دیگری دارد. از هیاهو و رفت وآمدهای همیشگی دانشجویان و کتابخانه شلوغ خبری نیست. اکثریت رفته اند و اقلیتی امکان ماندن دارند. در سکوت نیمروزی پاییز، پسر جوانی در محوطه پرسه می زند. دانشجوی دکتری است و یکی از خوش اقبال‎ها که در کوران کرونا زیر سقف خوابگاه پیر دانشگاه تهران، جایی برای ماندن دارد. با وجود اینکه کلاس های دانشگاه ها از دور و مجازی شده، هنوز دانشجویان زیادی متقاضی گرفتن خوابگاه هستند؛ آنها که کلاس های عملی دارند و بعضا در تهران در کنار تحصیل کار نیمه وقتی هم برای خودشان دست و پا کرده اند، اما پروتکل ها و محدودیت ها اجرا شده و اتاق ها خلوت است. بسیاری از آنها در جست وجوی همخانه ای هستند برای کاهش هزینه ها یا آواره پانسیون ها و خوابگاه های خصوصی. دانشجوی دکتری خوش اقبال می گوید: کرونا همه مناسبات را تغییر داده؛ مسئله فقط درس و کلاس نیست. دانشجویانی هستند که در تهران کار نیمه وقت دارند و نمی توانند به بهانه تعطیل شدن کلاس ها، قید کارشان را بزنند و برگردند شهرشان. البته کم نیستند کسانی که رفته اند. کرونا همه معادلات را تغییر داده است. خداحافظ روزهای پرهیاهو آفتاب به بلندترین ارتفاع خود از زمین رسیده و تیغ گرمایش را به صورت ساختمان های کوی می کشد. تابستان گذشته و خنکای پاییز خبر از تغییر فصل می‎دهد. داخل پارک کوی دانشگاه، چند دانشجو نشسته و گعده ای به راه انداخته اند. بلندبلند حرف می زنند و از چند متری صدای نقد و نظرهایشان به شرایط کرونایی و محدودیت ها شنیده می شود. کسی کوی دانشگاه را اینچنین سوت و کور و خالی از هیاهوی دانشجویان به خاطر نمی آورد. ساختمان های کوی در خلوتی چرت می زنند و مقصد ما اتاقی 16متری است در میانه یکی از راهروهای بلند خوابگاه. اتاق 2تخته است؛ تخت های فلزی و تشک های تابدار در کنار یک یخچال سفید کوچک و انبوه خرده ریزهای رها شده روی فرش. اتاق کوچک اما گرم و صمیمی است. منصور و مصطفی هم اتاقی اند و هر دو دانشجوی مقطع دکتری. منصور ترم بالاست و درس هایش فشرده تر از هر زمان دیگری شده و بیشتر وقتش را صرف درس خواندن و تدریس خصوصی به دانشجوهای ترم پایین تر دانشگاه می کند. کرونا اما بساط کلاس های خصوصی اش را کساد کرده و درآمدش را کم: کسانی که شاگردم بودند به خاطر کرونا کلاس هایشان را کنسل کردند. بیشتر کلاس ها در خانه شاگردهایم برگزار می شد. کسی دوست ندارد این روزها به خانه اش رفت وآمد کنند؛ برای همین کلاس ها و درآمدم با هم کنسل شد. جعبه ماسک روی میز و دستکش های فریزری ارزان قیمت روی یخچال، توی ذوق می زند. منصور می گوید: کرونا کلی هزینه غیرمترقبه سرمان آوار کرده است. ماسک شده بسته ای 110هزار تومان. نصف هزینه اش را من می دهم نصف دیگرش را مصطفی. از اول صبح تا آخر شب هر کدام هر وقت بیرون برویم، یک ماسک بیشتر نمی زنیم. حرف منصور به اینجا که می رسد، ماسک آویزان شده به لبه تخت مصطفی از واقعیت دیگری خبر می دهد. از این واقعیت که می شود از ماسک های یکبار مصرف تا چندبار هم مصرف کرد؛ به شرط یک اتوی داغ غیرمستقیم به بهای صرفه جویی در هزینه ها. فاصله فیزیکی در خوابگاه نصف بیشتر تخت های هر اتاق در خوابگاه کوی خالی است و نصف دیگرش هم دانشجوها یکی درمیان نشسته اند تا به قول خودشان فاصله شان از هم رعایت شده باشد. یکی از بچه ها که بامزه تر از دیگران است، میدان دار بزم طنز شبانه اتاق است و هرچند دقیقه یک بار با گفتن جوک هایی که بوی کرونا هم از آن می آید، حال دیگران را خوب می کند. با وجود تلاش هایی که رضا برای شاد کردن محیط می کند، اما یکی از دانشجوها خیلی دوست ندارد خودی نشان بدهد و سعی دارد هر طور شده خودش را از دیگران جدا کند. او ملحفه سفیدی را از بالا تا پایین تختش طوری کشیده که هر چه هم اتاقی هایش دنبال درزی برای نفوذ به تخت حسین که دانشجوی مقطع دکتری است، می گردند، کمتر موفق به پیدا کردن راه نفوذش می شوند. اتاق آفتابگیر است و تخت حسین چسبیده به پنجره و بخشی از نور و فضا را برای او اختصاصی کرده است. به نظر نمی رسد کسی به این موضوع اعتراض داشته باشد. نور به اتاق می تابد و همین برای ساکنان دیگر که پنجره را روزی چند ساعت برای تهویه هوا باز می کنند، کافی است. رضا پسری سبزه روست و می گوید حسین همه فکر و ذکرش را گذاشته کرونا نگیرد. ترس نفوذ کرده در دل حسین آنقدر جدی است که او را از همه مراوده های نزدیک با هم اتاقی ها وهمکلاسی هایش فراری داده است. اتفاقی که رضا درباره اش می گوید: من و بچه های اتاق با این رفتار حسین داریم بدبختی می کشیم. حسین اگر می توانست بینمان دیوار پلاستیکی می کشید تا حتی نگاهمان هم به شکل مستقیم به هم نخورد. از پشت دیوار پارچه ای سایه ای محو از مردی دراز کشیده در پس پرده به نمایش درمی آید که هر از چندی مچ پاهایش را تکان می دهد. رضا، با تکان دادن سرش می گوید: حسین از کرونا یک غول ساخته و فکر می کند با دور ماندن از بچه های اتاق، خطری تهدیدش نمی کند. اینطوری به نظرم به خودش سخت می گیرد. فقط باید بهداشت را رعایت کرد تا هم ما مشکلی پیدا نکنیم و هم خودش. املت هایی با 2تخم مرغ یادش به خیر پارسال، توی اتاق6نفر بودیم و یکی مادر خرج بود. خیلی وقت ها املت با رب گوجه درست می کردیم و 4-3نفره دور هم توی یک ظرف املت می خوردیم. الان خیلی وقت است که دیگر از املت خوردن های دسته جمعی خبری نیست. قبلاً 3تا ماهیتابه داشتیم که مال بچه های اتاق ما بود. الان با اینکه تعداد بچه های اتاق یک سوم قبل شده، هرکس ماهیتابه خودش را دارد و کسی در ظرف دیگری غذا نمی خورد؛ حتی اگر10بار هم شسته شده باشد. مرتضی راست می گوید. برخی دانشجوها با اینکه می توانند ظرف و ظروفشان را در آشپزخانه نه چندان بزرگ خوابگاه بشویند و در آب چکانش خشک کنند، ترجیح می دهند ظرف ها را با خودشان به اتاقشان ببرند و در کیسه های پلاستیکی نگهداری کنند؛ اتفاقی که دانشجوهای هم اتاقی مرتضی آن را رقم زده اند و ظروف غذاخوری شان را با وسواس در پلاستیک پیچیده اند تا هم از گزند ناخنک زدن های گاه و بیگاه دانشجویان اتاق های دیگر که ظرف ندارند در امان بماند و هم احتمال آلوده شدنشان به ویروس را کم کنند. بازار سکه خوابگاه های خصوصی وزارت علوم برای بازگشایی دانشگاه ها درترم جاری، شرایط و ضوابط خاصی تعیین کرده است. براین اساس، تنها 40درصد ظرفیت خوابگاه های دانشجویی در ترم جاری برای اسکان دانشجویان قابل استفاده است. دلیلی که مسئولان وزارت علوم برای این کاهش ظرفیت اسکان اعلام کرده اند، رعایت پروتکل های بهداشتی و جلوگیری از ابتلای دانشجویان اعلام شده است. پیش از این هر اتاق در خوابگاه ها بین 4تا 7نفر ظرفیت داشت که براساس پروتکل های ابلاغی، این ظرفیت باید به 2تا 3نفر کاهش پیدا کند؛ اقدامی که به مذاق دانشجویان خوش نیامده و بسیاری از کسانی را که ترم گذشته از اسکان در خوابگاه های دانشجویی استفاده می کرده اند، آواره کرده است. در چنین شرایطی تنها گروهی که از ابلاغیه وزارت علوم در کاهش ظرفیت اسکان دانشجویی راضی اند، صاحبان خوابگاه های غیردولتی هستند؛ خوابگاه هایی که زیرنظر وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فعالیت می کنند و این وزارتخانه متولی رسیدگی به وضعیت آنهاست؛ خوابگاه هایی که با وجود ضرورت کاهش ظرفیت برای اسکان افراد، در نبود نظارت های کافی از سوی متولیان این بخش از ظرفیت خود کم نکرده و با ظرفیت کامل در حال سرویس دهی به افرادی هستند که تقاضای اسکان دارند. کارمند یکی از خوابگاه های اطراف دانشگاه تهران در خیابان کارگر جنوبی، می گوید: اتاق های 8تخته، 4تخته و 2تخته خوابگاه به طور کامل پر است و در مقایسه با گذشته یعنی پیش از شیوع کرونا تغییری در آمار پذیرش نداشته اند: اتاق یک تخته نداریم، اما اتاق 2تخته داریم که الان پر شده. اتاق 4تخته هم داریم که توی یک اتاق 3نفر هست و جا داره تا نفر چهارم هم پذیرش بشه. اتاق های 8تخته هم تقریباً کامل است. الان خیلی بیشتر از اول سال مشتری برای اقامت داریم و بیشترشان هم دانشجوهایی هستن که امسال بهشون خوابگاه ندادند. او که خودش دانشجوی دانشگاه تهران است، می داند که برای جلوگیری از ابتلای ساکنان خوابگاه به کرونا باید ظرفیت پذیرش افراد در خوابگاه را کم کرد، اما به گفته او، مالک خوابگاه بیشتر دنبال پول درآوردن از وضعیت فعلی است تا ضررهای چند ماه قبلش را جبران کند: هر ساکن اتاق 8تخته 550هزار تومان، اتاق 4تخته 700هزار تومان و اتاق 2تخته 950هزار تومان در ماه باید کرایه بدهد. برای اینکه بهداشت رعایت شود هر روز دستگیره ها و اتاق ها با الکل تمیز می شوند. سرویس بهداشتی هم هر شب شسته می شود تا مشکلی برای کسی پیش نیاید. با این حال، این کارمند خوابگاه می گوید وسیله ای برای سنجش تب افرادی که در خوابگاه ساکن هستند، ندارد و مالک خوابگاه هم پولی برای خرید این دستگاه نداده است و کسی هم تاکنون از او نخواسته چنین کاری انجام دهد.
 

دیدگاه شما

0

Website

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.