مجله پزشکی و سلامت کلینیک تبسم

سوالات سکته مغزی با پاسخ دکتر روزبه کاظمی

 

حال و روز مشاغل کوچک وابسته به مجالس عروسی

سلامت نیوز:8 ماه است که در خیابان های ایران خبری از صدای بوق شادی ماشین های عروس نیست. آن چهره های شاد و سرزنده که راهی خانه های بخت می شدند و اقوام و آشنایان به دنبالشان. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ،با شروع کرونا این کارناوال های کوچک شادی هم تعطیل شده اند. زوج های جوان آرام و بدون میهمان در ساده ترین حالت ممکن لباس بخت به تن می کنند و با ماسکی روی صورت عکس عروسی می گیرند و تمام. نه از سفره های بزرگ عقد خبری هست و نه کرایه میز و صندلی و نه تزئین ماشین های عروس با گل و بادکنک. مراسمی که تا همین چند ماه پیش با هزینه هنگفتی برگزار می شد حالا به اجبار کرونا در اقتصادی ترین حالت برگزار می شود تا اینجای کار البته که خوب است. کرونا ما را به سمت سادگی پیش می برد اما از آنجایی که در هر خیری، شری و در هر شری خیری هست، افراد بی شماری که از همین مراسم کسب درآمد می کردند در شرایط سخت اقتصادی قرار گرفته اند.یکی از محدودیت هایی که کرونا به وجود آورد منع مراسم مألوف عروسی و عزاداری بود؛ مراسمی که بسادگی می تواند تعداد زیادی را درحالی که شاد و سرخوش هستند چند روز بعد راهی بیمارستان کند. اولین صنف هایی که از این محدودیت ها صدای شان بلند شد تالاردارها بودند. آنها از ورشکستگی مالی تا جمع شدن کار و کاسبی گفتند و با توجه به سرمایه زیادی که در این راه خرج کرده بودند طبعاً صدای بلندتری هم داشتند. اما بسیاری از مشاغل کوچک تر هم تحت تأثیر این ممنوعیت ها قرار گرفتند؛ کسبه ای که سال ها مشغول کار بودند و هر هفته با انبوه مشتری ها، پول خوبی هم درمی آوردند. کسبه ای که بعضی از آنها درآمدشان به صفر رسیده و بعضی دیگر با کوچک تر کردن دامنه کسب و کار چشم انتظار کشف واکسن کووید19 مانده اند. امیر 20 سال است در محله لویزان تهران میز و صندلی و بشقاب و پنکه و کولر و هر چه لازمه برگزاری مراسم است کرایه می دهد یا بهتر است بگوییم کرایه می داد چون آن طور که می گوید کاملاً کار تعطیل شده است: نه برای شادی و نه برای ختم دیگر کسی صندلی کرایه نمی کند. در مغازه ما فعلاً باز است اما دلیلش را خودم هم نمی دانم. در واقع همین جوری و از روی عادت به مغازه می آیم. او با حسرت از دفتر خالی سفارشات تعریف می کند و به مردم حق می دهد که نخواهند مراسم بگیرند: من که در این 20 سال یکبار هم 5 ، 6 تا صندلی کرایه نداده بودم الان مجبورم این کار را بکنم. آنقدر کار ما ضعیف شده که مجبورم این مشتری ها را هم جذب کنم. دیگر مثل سابق نیست، حالا بیشتر مردم در خانه و با اقوام درجه یک مراسم می گیرند و در خانه هم که اندازه همه مبل و صندلی پیدا می شود. او که مثل باقی همکارانش وسایل را برای فروش گذاشته با خنده می گوید: لوازم را برای فروش گذاشته ام اما چه کسی خریدار است؟ خیلی از همکاران ما در این صنف که تقریباً می شود گفت صنف تالاردارهاست هم این کار را کرده اند اما خریداری نیست. خیلی ها مغازه را بسته اند و در خانه نشسته اند. بخصوص آنهایی که اجاره مغازه می دادند. پدربزرگ و پدر و حالا خودش در کار گلفروشی هستند. اطراف تهرانپارس با 11پرسنل که این روزها بسختی خرجشان درمی آید. علیرضا 20 سالی هست که گلفروش است و چه کسی است که نداند بخش بزرگی از درآمد گلفروش ها از تزئین ماشین عروس و ساخت دسته گل های فانتزی عروس تأمین می شد یا فروش آن تاج گل های بزرگ مراسم مختلف که برگزاری همه آنها ممنوع است: از برج 11 تا الان هیچ عروسی و عقد و بله برونی نداشتیم و در واقع 8 ماه است متضرر شده ایم. فقط گل های تولد می خرند یا چند شاخه برای داخل خانه. او با حسابی سرانگشتی می گوید که درآمدش به یک پنجم تقلیل پیدا کرده است: اگر روزی 10 تا سفارش داشتیم الان هر 3 روز یکی هم نداریم آن هم تک و توک دسته گلی مثلاً برای عکاسی در آتلیه. علیرضا معتقد است گلفروش ها و تالاردارها بیشترین ضرر را از این ممنوعیت ها متقبل شده اند: خیلی از همکاران ما که ضعیف تر بودند تعطیل کردند و بیشتر آنهایی که پشتوانه داشتند و مطرح بودند فعلاً توانسته اند دوام بیاورند. او که حسابی از وضعیت به تنگ آمده تصور می کند که روی صنف آنها سختگیری بیشتری وجود دارد که باعث شده نتوانند مانند دیگر مشاغل کسب درآمد کنند: تا زمانی که فست فود و پاساژ باز است و فقط تمرکز روی صنف ما است با این گرفتاری ها درگیر هستیم. از برج 11 می گویند یک ماه دیگر باز است و دائم کش می دهند و الان از زبان مشتری ها شنیدم که می گویند بعد از محرم و صفر می خواهند با بعضی پروتکل ها عروسی ها را راه بیندازند. ما هم دلمان به همین شایعات خوش است. سفره عقد و خنچه و شمع و آیینه و همه چیزهایی که باعث شیک شدن مراسم عروسی می شود تخصص آنهاست. سفره های رنگارنگی که با حوصله و خلاقیت آراسته می شوند و به قول سامان: چشم و هم چشمی باعث می شود که حتی در عروسی های خانگی هم این جور چیزها از قلم نیفتد. او که یکی از دلایل ضعیف شدن کار را مثل هر سال، آغاز ماه های محرم و صفر می داند از ضعیف تر شدن کار با شروع همه گیری کرونا می گوید: الان تقریباً از جیب می خوریم و پول اجاره را هم سخت در می آوریم. راستش سخت است که بخواهیم صنف عوض کنیم چون کلی پول وسیله داده ایم که کسی هم آنها را نمی خرد. خیلی از همکاران ما تعطیل کرده اند. او تعریف می کند که امسال مثل هر سال نبوده و پیش از این اگر هفته ای 4 یا 5 سفارش داشتند حالا به ماهی یک یا دوتا و آن هم در خانه و برای خانواده درجه اول عروس و داماد رسیده است: این را هم در نظر بگیرید که ما چون 10 سال سابقه داریم و در سایت ها شماره گذاشته ایم هنوز کمی زنگ خور داریم. علیرضا که به همراهی 5 نفر دیگر دفتری در بازار گل محلاتی دارند چشم انتظار سال جدید است و کشف واکسنی برای کرونا و به قول خودش تا آن روز مجبور است ادامه دهد.کسبه ای که با آنها صحبت کردم فکر می کردند عکاسان و آتلیه دارها اوضاع بهتری داشته باشند اما در گفت و گو با دو عکاس معلوم شد اوضاع آنها هم خیلی رو به راه نیست. حبیب که در پونک آتلیه دارد به خاطر افت کار مجبور شده یکی از دو دفترش را تعطیل کند آن هم با 50 میلیون بدهکاری: ماه هایی بود که هیچ برنامه ای نداشتیم. الان برگزاری مراسم در فضاهای باز باعث شده چند تا کلیپ بسازیم. اما بیشتر مراسم فرمالیته است. تا همین الان اشک ما از این وضعیت درآمده و منتظر سال بعد هستیم. او که امیدوار است با این وضعیت بتواند خودش را به سال بعد برساند از 8سال سابقه در این کار می گوید و پرسنلی که مرخصشان کرده تا از بار هزینه ها کم کند: پول اجاره همین یک آتلیه را هم بسختی در می آورم و همکارهای زیادی دارم که در خانه خوابیده اند. افشین10 سال است عکاسی می کند. او از کم شدن 70 تا 80 درصدی سفارش ها می گوید و از تعطیلی مراسم تا سال آینده؛ چون معتقد است با شروع فصل سرد سال دیگر همان اندک مراسمی هم که در فضاهای باز انجام می شد دیگر امکان برگزاری ندارد: الان تنها منبع درآمد ما عکس پرسنلی است و گاهی عکاسی از کودک که آن هم بیشتر پدر و مادرها جرأت نمی کنند بچه ها را به آتلیه بیاورند. افشین در هفت حوض با 3 پرسنل بسختی از پس اجاره بهای مغازه برمی آید اما سعی کرده کسی را تعدیل نکند و با هر ترفندی شده امسال را قسر در برود تا شاید سال آینده دوباره لبخند تازه عروس و دامادها را ثبت کند و رونقی به کسب و کارش بدهد. اما آخرین صنفی که سراغشان رفتیم مزون دارها هستند. آنها هم از کسادی بازار ناشی از محدودیت مراسم، بی نصیب نمانده اند. حتی یکی از آنها که 35 سال سابقه دوخت لباس عروس در خیابان انقلاب دارد. زنی که پشت تلفن سفارش نشسته از یک سوم شدن سفارش ها می گوید و اینکه تلاش کرده اند کارگران را اخراج نکنند: کار و کاسبی ما فعلاً برپایه همین عروسی هایی می چرخد که توی خانه ها برگزار می شود. البته تعداد آنها هم خیلی کم شده است. تنها تلاش ما این بوده که کسی را اخراج نکنیم چون می دانیم سال سختی است و باید از همدیگر حمایت کنیم تا این وضعیت سخت و دشوار تغییر کند. حتماً مشاغل بسیار دیگری هم در چرخه اقتصادی مراسم عروسی هستند که حال و روز خوبی را تجربه نمی کنند. کاسبانی که عادت داشتند لبخند مشتری های خود را ببینند و شریک حال خوب آنها باشند حالا روزهای تلخی را تجربه می کنند.


تماس با کلینیک تبسم جهت مشاوره سکته مغزی و رزرو نوبت

  • شماره تلفن:   ۶۶۵۶۴۶۷۴   |   ۶۶۴۳۶۲۹۱
  • ارسال درخواست ویزیت و مشاوره آنلاین سکته مغزی از طریق واتسپ : 09355354332
  • زمان پاسخگویی: ساعت ۹ الی ۲۱
سلامت نیوز:8 ماه است که در خیابان های ایران خبری از صدای بوق شادی ماشین های عروس نیست. آن چهره های شاد و سرزنده که راهی خانه های بخت می شدند و اقوام و آشنایان به دنبالشان. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران ،با شروع کرونا این کارناوال های کوچک شادی هم تعطیل شده اند. زوج های جوان آرام و بدون میهمان در ساده ترین حالت ممکن لباس بخت به تن می کنند و با ماسکی روی صورت عکس عروسی می گیرند و تمام. نه از سفره های بزرگ عقد خبری هست و نه کرایه میز و صندلی و نه تزئین ماشین های عروس با گل و بادکنک. مراسمی که تا همین چند ماه پیش با هزینه هنگفتی برگزار می شد حالا به اجبار کرونا در اقتصادی ترین حالت برگزار می شود تا اینجای کار البته که خوب است. کرونا ما را به سمت سادگی پیش می برد اما از آنجایی که در هر خیری، شری و در هر شری خیری هست، افراد بی شماری که از همین مراسم کسب درآمد می کردند در شرایط سخت اقتصادی قرار گرفته اند.یکی از محدودیت هایی که کرونا به وجود آورد منع مراسم مألوف عروسی و عزاداری بود؛ مراسمی که بسادگی می تواند تعداد زیادی را درحالی که شاد و سرخوش هستند چند روز بعد راهی بیمارستان کند. اولین صنف هایی که از این محدودیت ها صدای شان بلند شد تالاردارها بودند. آنها از ورشکستگی مالی تا جمع شدن کار و کاسبی گفتند و با توجه به سرمایه زیادی که در این راه خرج کرده بودند طبعاً صدای بلندتری هم داشتند. اما بسیاری از مشاغل کوچک تر هم تحت تأثیر این ممنوعیت ها قرار گرفتند؛ کسبه ای که سال ها مشغول کار بودند و هر هفته با انبوه مشتری ها، پول خوبی هم درمی آوردند. کسبه ای که بعضی از آنها درآمدشان به صفر رسیده و بعضی دیگر با کوچک تر کردن دامنه کسب و کار چشم انتظار کشف واکسن کووید19 مانده اند. امیر 20 سال است در محله لویزان تهران میز و صندلی و بشقاب و پنکه و کولر و هر چه لازمه برگزاری مراسم است کرایه می دهد یا بهتر است بگوییم کرایه می داد چون آن طور که می گوید کاملاً کار تعطیل شده است: نه برای شادی و نه برای ختم دیگر کسی صندلی کرایه نمی کند. در مغازه ما فعلاً باز است اما دلیلش را خودم هم نمی دانم. در واقع همین جوری و از روی عادت به مغازه می آیم. او با حسرت از دفتر خالی سفارشات تعریف می کند و به مردم حق می دهد که نخواهند مراسم بگیرند: من که در این 20 سال یکبار هم 5 ، 6 تا صندلی کرایه نداده بودم الان مجبورم این کار را بکنم. آنقدر کار ما ضعیف شده که مجبورم این مشتری ها را هم جذب کنم. دیگر مثل سابق نیست، حالا بیشتر مردم در خانه و با اقوام درجه یک مراسم می گیرند و در خانه هم که اندازه همه مبل و صندلی پیدا می شود. او که مثل باقی همکارانش وسایل را برای فروش گذاشته با خنده می گوید: لوازم را برای فروش گذاشته ام اما چه کسی خریدار است؟ خیلی از همکاران ما در این صنف که تقریباً می شود گفت صنف تالاردارهاست هم این کار را کرده اند اما خریداری نیست. خیلی ها مغازه را بسته اند و در خانه نشسته اند. بخصوص آنهایی که اجاره مغازه می دادند. پدربزرگ و پدر و حالا خودش در کار گلفروشی هستند. اطراف تهرانپارس با 11پرسنل که این روزها بسختی خرجشان درمی آید. علیرضا 20 سالی هست که گلفروش است و چه کسی است که نداند بخش بزرگی از درآمد گلفروش ها از تزئین ماشین عروس و ساخت دسته گل های فانتزی عروس تأمین می شد یا فروش آن تاج گل های بزرگ مراسم مختلف که برگزاری همه آنها ممنوع است: از برج 11 تا الان هیچ عروسی و عقد و بله برونی نداشتیم و در واقع 8 ماه است متضرر شده ایم. فقط گل های تولد می خرند یا چند شاخه برای داخل خانه. او با حسابی سرانگشتی می گوید که درآمدش به یک پنجم تقلیل پیدا کرده است: اگر روزی 10 تا سفارش داشتیم الان هر 3 روز یکی هم نداریم آن هم تک و توک دسته گلی مثلاً برای عکاسی در آتلیه. علیرضا معتقد است گلفروش ها و تالاردارها بیشترین ضرر را از این ممنوعیت ها متقبل شده اند: خیلی از همکاران ما که ضعیف تر بودند تعطیل کردند و بیشتر آنهایی که پشتوانه داشتند و مطرح بودند فعلاً توانسته اند دوام بیاورند. او که حسابی از وضعیت به تنگ آمده تصور می کند که روی صنف آنها سختگیری بیشتری وجود دارد که باعث شده نتوانند مانند دیگر مشاغل کسب درآمد کنند: تا زمانی که فست فود و پاساژ باز است و فقط تمرکز روی صنف ما است با این گرفتاری ها درگیر هستیم. از برج 11 می گویند یک ماه دیگر باز است و دائم کش می دهند و الان از زبان مشتری ها شنیدم که می گویند بعد از محرم و صفر می خواهند با بعضی پروتکل ها عروسی ها را راه بیندازند. ما هم دلمان به همین شایعات خوش است. سفره عقد و خنچه و شمع و آیینه و همه چیزهایی که باعث شیک شدن مراسم عروسی می شود تخصص آنهاست. سفره های رنگارنگی که با حوصله و خلاقیت آراسته می شوند و به قول سامان: چشم و هم چشمی باعث می شود که حتی در عروسی های خانگی هم این جور چیزها از قلم نیفتد. او که یکی از دلایل ضعیف شدن کار را مثل هر سال، آغاز ماه های محرم و صفر می داند از ضعیف تر شدن کار با شروع همه گیری کرونا می گوید: الان تقریباً از جیب می خوریم و پول اجاره را هم سخت در می آوریم. راستش سخت است که بخواهیم صنف عوض کنیم چون کلی پول وسیله داده ایم که کسی هم آنها را نمی خرد. خیلی از همکاران ما تعطیل کرده اند. او تعریف می کند که امسال مثل هر سال نبوده و پیش از این اگر هفته ای 4 یا 5 سفارش داشتند حالا به ماهی یک یا دوتا و آن هم در خانه و برای خانواده درجه اول عروس و داماد رسیده است: این را هم در نظر بگیرید که ما چون 10 سال سابقه داریم و در سایت ها شماره گذاشته ایم هنوز کمی زنگ خور داریم. علیرضا که به همراهی 5 نفر دیگر دفتری در بازار گل محلاتی دارند چشم انتظار سال جدید است و کشف واکسنی برای کرونا و به قول خودش تا آن روز مجبور است ادامه دهد.کسبه ای که با آنها صحبت کردم فکر می کردند عکاسان و آتلیه دارها اوضاع بهتری داشته باشند اما در گفت و گو با دو عکاس معلوم شد اوضاع آنها هم خیلی رو به راه نیست. حبیب که در پونک آتلیه دارد به خاطر افت کار مجبور شده یکی از دو دفترش را تعطیل کند آن هم با 50 میلیون بدهکاری: ماه هایی بود که هیچ برنامه ای نداشتیم. الان برگزاری مراسم در فضاهای باز باعث شده چند تا کلیپ بسازیم. اما بیشتر مراسم فرمالیته است. تا همین الان اشک ما از این وضعیت درآمده و منتظر سال بعد هستیم. او که امیدوار است با این وضعیت بتواند خودش را به سال بعد برساند از 8سال سابقه در این کار می گوید و پرسنلی که مرخصشان کرده تا از بار هزینه ها کم کند: پول اجاره همین یک آتلیه را هم بسختی در می آورم و همکارهای زیادی دارم که در خانه خوابیده اند. افشین10 سال است عکاسی می کند. او از کم شدن 70 تا 80 درصدی سفارش ها می گوید و از تعطیلی مراسم تا سال آینده؛ چون معتقد است با شروع فصل سرد سال دیگر همان اندک مراسمی هم که در فضاهای باز انجام می شد دیگر امکان برگزاری ندارد: الان تنها منبع درآمد ما عکس پرسنلی است و گاهی عکاسی از کودک که آن هم بیشتر پدر و مادرها جرأت نمی کنند بچه ها را به آتلیه بیاورند. افشین در هفت حوض با 3 پرسنل بسختی از پس اجاره بهای مغازه برمی آید اما سعی کرده کسی را تعدیل نکند و با هر ترفندی شده امسال را قسر در برود تا شاید سال آینده دوباره لبخند تازه عروس و دامادها را ثبت کند و رونقی به کسب و کارش بدهد. اما آخرین صنفی که سراغشان رفتیم مزون دارها هستند. آنها هم از کسادی بازار ناشی از محدودیت مراسم، بی نصیب نمانده اند. حتی یکی از آنها که 35 سال سابقه دوخت لباس عروس در خیابان انقلاب دارد. زنی که پشت تلفن سفارش نشسته از یک سوم شدن سفارش ها می گوید و اینکه تلاش کرده اند کارگران را اخراج نکنند: کار و کاسبی ما فعلاً برپایه همین عروسی هایی می چرخد که توی خانه ها برگزار می شود. البته تعداد آنها هم خیلی کم شده است. تنها تلاش ما این بوده که کسی را اخراج نکنیم چون می دانیم سال سختی است و باید از همدیگر حمایت کنیم تا این وضعیت سخت و دشوار تغییر کند. حتماً مشاغل بسیار دیگری هم در چرخه اقتصادی مراسم عروسی هستند که حال و روز خوبی را تجربه نمی کنند. کاسبانی که عادت داشتند لبخند مشتری های خود را ببینند و شریک حال خوب آنها باشند حالا روزهای تلخی را تجربه می کنند.
 

دیدگاه شما

0

Website

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.