مجله پزشکی و سلامت کلینیک تبسم

سوالات سکته مغزی با پاسخ دکتر روزبه کاظمی

 

تأثیر جدایی والدین بر فرزندان

سلامت نیوز-*دکتر منیژه مشیری: مطالعاتی که بر روی رشد کودکان انجام شده به طور معمول بر روی خانواده هایی بوده است که در آن پدر و مادر هر دو حضور داشته اند. اما بسیاری از کودکان در چنین بافت هایی رشد نمی کنند. در حقیقت حدس زده می شود حدود نیمی از کودکانی که امروز متولد می شوند بخشی از زندگی خود را در خانواده ای تک والد سپری کنند که یک عامل مهم تک والد بودن خانواده، طلاق است. آیا آثار طلاق بر فرزند دختر و پسر تفاوت دارد؟ و آیا رشد نقش جنسیتی این کودکان متفاوت با کودکان خانواده ای است که در آن پدر و مادر هر دو حضور دارند؟ پاسخ هر دو سئوال مثبت است. به گزارش سلامت نیوز به نقل از ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات، پس جای تعجب نیست اگر بلافاصله بعد از جدایی پدر و مادر، هم فرزندان پسر و هم دختر، بر مبنای جنسیت خود و به شکل خاص خود، مشکلاتی را تجربه کنند. یک اثر زیان‎ بار طلاق بر رشد کودکان، وقفه در رشد نقش جنسیتی آنها است. خانواده تک والد اگر پس از طلاق، خانواده به صورت تک والد ادامه یابد معمولاً مسئولیت آن والد، سنگین تر و در نتیجه او مجبور به کاهش زمانی می شود که باید با فرزندان بگذراند. به دنبال شرایط جدید ممکن است والد مجبور شود به فرزندان مسئولیت هایی را در انجام امور خانواده واگذار کند و چه بسا این مسئولیت ها از حد توان آنها بالاتر باشد و آنها را دچار اضطراب کند. آنچه مسلم است در این دوران ممکن است فرزندان به خاطر دوری از والدی که با آنها زندگی نمی کند دچار غم و اندوه شوند و عکس العمل هایی از خود نشان دهند‎.‎ در اکثر طلاق ها سرپرستی کودکان به یکی از والدین واگذار می شود و سرانجام درصد بالایی از این والدین دوباره ازدواج می کنند. به طور کلی ازدواج مجدد والدین برای فرزندان که کم کم در حال انطباق خود با شرایط جدید پس از طلاق بوده اند، دوباره چالش برانگیز می شود؛ و آثار این چالش جدید در رفتار آنها بازتابش را نشان خواهد داد‎.‎ آثار طلاق بر پسران واکنش پسران به طلاق معمولاً منفی تر از دختران است. مشکلات آنها اغلب شامل اختلالات رفتاری در خانه و مدرسه است و گاهی اوقات سرکشی آنها تا چند سال پس از طلاق نیز ادامه می یابد. رشد نقش جنسیتی در پسرانی که در خانواده های بدون حضور پدر زندگی می کنند، دچار وقفه می شود؛ به ویژه اگر طلاق در اوایل کودکی پسر اتفاق افتاده باشد. این پسران نسبت به پسرانی که در خانواده های عادی رشد می کنند کمتر طرز رفتار و گرایش های جنس مذکر را از خود نشان می دهند اما اگر طلاق دیرتر اتفاق بیافتد و به ویژه اگر یک جانشین مذکر، مثل یک برادر بزرگتر، در خانه باشد این آثار کمتر مشهود است. هنگامی که فرزندان پسر تحت سرپرستی پدرشان قرار دارند معمولاً این آثار در آنها بسیار ناچیز است‎. ‎ آثار طلاق بر دختران اگر چه بیشتر پژوهشگران در این مورداتفاق نظر دارند که واکنش دختران به اندازه پسران منفی نیست، اما به هر حال دختران نیز با مشکلاتی روبرو می شوند. تغییر ناگهانی عاطفی که بلافاصله پس از جدایی پدر و مادر برای فرزندان پسر و دختر روی می دهد، به طور معمول در دختران زودتر از بین می رود؛ یعنی در مدت زمان نزدیک به دوسال اول بعد از جدایی. اما مشکلات دراز مدت تر دختران مانند رشد نقش جنسیتی ادامه خواهد داشت. در میان دخترانی که پدر در خانه حضور ندارد وقفه در رشد نقش جنسیتی تا قبل از ده سالگی کمتر اتفاق می افتد. اما در سال های نوجوانی، دختران ممکن است به چند شکل رفتار مشکل دار از خود نشان دهند. به نظر می آید این دختران در تعامل با جنس مخالف همسن خود بیشتر مشکل داشته باشند. بعضی از آنان کمرو و خجالتی بار می آیند و از جنس مخالف کناره گیری می کنند در حالی که بعضی دیگر رفتاری توأم با جلب توجه و تعامل افراطی با جنس مخالف از خود نشان می دهند‎. ‎ واکنش فرزندان به ازدواج مجدد ازدواج مجدد والدین، دامنه رفتار مشکل دار فرزندان، به ویژه دختران را گسترش می دهد. دختران نوجوانی که به مادرشان نزدیکند امکان دارد در وفق دادن خود با حضور یک ناپدری در خانه دچار مشکل شوند. اغلب در چنین شرایطی روابط آنها با مادر خصمانه و ستیزه جویانه می شود. آنها به طور معمول تمایل به کناره گیری از ناپدری دارند. اما پسران گاهی اوقات، پس از مدت زمانی، حضور ناپدری را در خانه می پذیرند.‏ همیشه در دراز مدت آثار طلاق منفی نمی ماند. سرانجام بسیاری از کودکان با شرایط جدید خانواده، چه تک والدی باشد و چه ناپدری و یا نامادری به آن وارد شده باشد، خود را وفق خواهند داد. هنوز تمام عواملی که ممکن است باعث شوند این انتقال به راحتی و بدون درد سر انجام شود، شناخته نشده اند ولی یک حقیقت مسلم وجود دارد و آن این است که فرزندان به طور مستمر به محیط امن و گرمای خانواده و همچنین حمایت از جانب بزرگترها نیاز دارند‎.‎ به نظر می آید نوع تعامل تک تک افراد چنین خانواده ای با همدیگر، در شرایط جدید، بسیار تعیین کننده باشد. فرزندان دوست ندارند در بافت جدید خود را فراموش شده و مطرود حس کنند. احساس اینکه با آمدن ناپدری و یا نامادری علاقه پدر یا مادرشان نسبت به آنها کمتر شده بر رفتار و عملکردشان چه در خانه و چه در مدرسه آثار منفی خواهد داشت، تا جایی که ممکن است سرانجام به رفتار ناهنجار متعدد اجتماعی آنها منجر شود. ناپدری یا نامادری هم دوست ندارند احساس کنند که وجود فرزندان همسرشان باعث بی‎ ‎توجهی همسر نسبت به آنها می شود. آنچه در روابط افراد چنین خانواده هایی اهمیت بسیار دارد این است که مراقب باشند در رفتارِ خود با یک عضو خانواده، حس حسادت اعضای دیگر را تحریک نکنند و باعث برانگیختن حس انتقام جویی در آنان نشوند‏‎.‎ ازدواج مجدد امکان دارد شکل های پیچیده تری داشته باشد. برای مثال ناپدری و یا نامادری از همسر اولش فرزند یا فرزندانی داشته باشد که آنها را همراه خود به خانه جدید بیاورد. در حالت دیگر ممکن است از ازدواج مجدد یک والد با همسر جدیدش، فرزندی به وجود آید که شرایط سازگاری افراد خانواده را با هم باز هم حساس تر و پیچیده تر کند‎. ‎ راهکارها اگر بزرگترها آگاه شوند که ایجاد یک محیط سالم دارای نظم، و داشتن زندگی روزانه باثبات و پیش بینی پذیر، در انطباق همه افراد با شرایط جدید چه سهم بسزایی دارد، حتماً با احتیاط بیشتری رفتار خواهند کرد. چون در نهایت خود آنان هم از محیط مطلوب ایجاد شده سود خواهند برد. کم نیستند ناپدری ها و یا نامادری هایی که به اهمیت نقش خود واقفند و چنان با رفتار محبت آمیز، محترمانه و انسانی خود نقش مثبتی در خانواده ایفا و بچه ها را چنان مجذوب خود کرده اند که در کنارشان احساس کمبود عاطفی فرزندان به صفر رسیده است. فرزندانی که شاهد رفتارِ منطقی پایدار، عادلانه، توأم با آرامش و حمایت عاطفی بزرگتر ها باشند سریع تر با محیط جدید خانواده سازگار می شوند و احساس تعلق بیشتری می کنند و عملکرد به هنجاری هم در خانه و هم در مدرسه، از خود نشان می دهند‎. به نظر می آید برای پیشگیری از بزهکاری و ناهنجاری های اجتماعی و وقوع جرم‎ ‎‏ همانگونه که آموزش های قبل از ازدواج برای جوانان ضروری است برای چنین والدهایی هم برگزاری دوره های آموزشی پیش از ازدواج مجدد، با تمرکز بر این نوع مهارت های زندگی، از طرف سازمان های مسئول، ضروری باشد‏‎


تماس با کلینیک تبسم جهت مشاوره سکته مغزی و رزرو نوبت

  • شماره تلفن:   ۶۶۵۶۴۶۷۴   |   ۶۶۴۳۶۲۹۱
  • ارسال درخواست ویزیت و مشاوره آنلاین سکته مغزی از طریق واتسپ : 09355354332
  • زمان پاسخگویی: ساعت ۹ الی ۲۱
سلامت نیوز-*دکتر منیژه مشیری: مطالعاتی که بر روی رشد کودکان انجام شده به طور معمول بر روی خانواده هایی بوده است که در آن پدر و مادر هر دو حضور داشته اند. اما بسیاری از کودکان در چنین بافت هایی رشد نمی کنند. در حقیقت حدس زده می شود حدود نیمی از کودکانی که امروز متولد می شوند بخشی از زندگی خود را در خانواده ای تک والد سپری کنند که یک عامل مهم تک والد بودن خانواده، طلاق است. آیا آثار طلاق بر فرزند دختر و پسر تفاوت دارد؟ و آیا رشد نقش جنسیتی این کودکان متفاوت با کودکان خانواده ای است که در آن پدر و مادر هر دو حضور دارند؟ پاسخ هر دو سئوال مثبت است. به گزارش سلامت نیوز به نقل از ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات، پس جای تعجب نیست اگر بلافاصله بعد از جدایی پدر و مادر، هم فرزندان پسر و هم دختر، بر مبنای جنسیت خود و به شکل خاص خود، مشکلاتی را تجربه کنند. یک اثر زیان‎ بار طلاق بر رشد کودکان، وقفه در رشد نقش جنسیتی آنها است. خانواده تک والد اگر پس از طلاق، خانواده به صورت تک والد ادامه یابد معمولاً مسئولیت آن والد، سنگین تر و در نتیجه او مجبور به کاهش زمانی می شود که باید با فرزندان بگذراند. به دنبال شرایط جدید ممکن است والد مجبور شود به فرزندان مسئولیت هایی را در انجام امور خانواده واگذار کند و چه بسا این مسئولیت ها از حد توان آنها بالاتر باشد و آنها را دچار اضطراب کند. آنچه مسلم است در این دوران ممکن است فرزندان به خاطر دوری از والدی که با آنها زندگی نمی کند دچار غم و اندوه شوند و عکس العمل هایی از خود نشان دهند‎.‎ در اکثر طلاق ها سرپرستی کودکان به یکی از والدین واگذار می شود و سرانجام درصد بالایی از این والدین دوباره ازدواج می کنند. به طور کلی ازدواج مجدد والدین برای فرزندان که کم کم در حال انطباق خود با شرایط جدید پس از طلاق بوده اند، دوباره چالش برانگیز می شود؛ و آثار این چالش جدید در رفتار آنها بازتابش را نشان خواهد داد‎.‎ آثار طلاق بر پسران واکنش پسران به طلاق معمولاً منفی تر از دختران است. مشکلات آنها اغلب شامل اختلالات رفتاری در خانه و مدرسه است و گاهی اوقات سرکشی آنها تا چند سال پس از طلاق نیز ادامه می یابد. رشد نقش جنسیتی در پسرانی که در خانواده های بدون حضور پدر زندگی می کنند، دچار وقفه می شود؛ به ویژه اگر طلاق در اوایل کودکی پسر اتفاق افتاده باشد. این پسران نسبت به پسرانی که در خانواده های عادی رشد می کنند کمتر طرز رفتار و گرایش های جنس مذکر را از خود نشان می دهند اما اگر طلاق دیرتر اتفاق بیافتد و به ویژه اگر یک جانشین مذکر، مثل یک برادر بزرگتر، در خانه باشد این آثار کمتر مشهود است. هنگامی که فرزندان پسر تحت سرپرستی پدرشان قرار دارند معمولاً این آثار در آنها بسیار ناچیز است‎. ‎ آثار طلاق بر دختران اگر چه بیشتر پژوهشگران در این مورداتفاق نظر دارند که واکنش دختران به اندازه پسران منفی نیست، اما به هر حال دختران نیز با مشکلاتی روبرو می شوند. تغییر ناگهانی عاطفی که بلافاصله پس از جدایی پدر و مادر برای فرزندان پسر و دختر روی می دهد، به طور معمول در دختران زودتر از بین می رود؛ یعنی در مدت زمان نزدیک به دوسال اول بعد از جدایی. اما مشکلات دراز مدت تر دختران مانند رشد نقش جنسیتی ادامه خواهد داشت. در میان دخترانی که پدر در خانه حضور ندارد وقفه در رشد نقش جنسیتی تا قبل از ده سالگی کمتر اتفاق می افتد. اما در سال های نوجوانی، دختران ممکن است به چند شکل رفتار مشکل دار از خود نشان دهند. به نظر می آید این دختران در تعامل با جنس مخالف همسن خود بیشتر مشکل داشته باشند. بعضی از آنان کمرو و خجالتی بار می آیند و از جنس مخالف کناره گیری می کنند در حالی که بعضی دیگر رفتاری توأم با جلب توجه و تعامل افراطی با جنس مخالف از خود نشان می دهند‎. ‎ واکنش فرزندان به ازدواج مجدد ازدواج مجدد والدین، دامنه رفتار مشکل دار فرزندان، به ویژه دختران را گسترش می دهد. دختران نوجوانی که به مادرشان نزدیکند امکان دارد در وفق دادن خود با حضور یک ناپدری در خانه دچار مشکل شوند. اغلب در چنین شرایطی روابط آنها با مادر خصمانه و ستیزه جویانه می شود. آنها به طور معمول تمایل به کناره گیری از ناپدری دارند. اما پسران گاهی اوقات، پس از مدت زمانی، حضور ناپدری را در خانه می پذیرند.‏ همیشه در دراز مدت آثار طلاق منفی نمی ماند. سرانجام بسیاری از کودکان با شرایط جدید خانواده، چه تک والدی باشد و چه ناپدری و یا نامادری به آن وارد شده باشد، خود را وفق خواهند داد. هنوز تمام عواملی که ممکن است باعث شوند این انتقال به راحتی و بدون درد سر انجام شود، شناخته نشده اند ولی یک حقیقت مسلم وجود دارد و آن این است که فرزندان به طور مستمر به محیط امن و گرمای خانواده و همچنین حمایت از جانب بزرگترها نیاز دارند‎.‎ به نظر می آید نوع تعامل تک تک افراد چنین خانواده ای با همدیگر، در شرایط جدید، بسیار تعیین کننده باشد. فرزندان دوست ندارند در بافت جدید خود را فراموش شده و مطرود حس کنند. احساس اینکه با آمدن ناپدری و یا نامادری علاقه پدر یا مادرشان نسبت به آنها کمتر شده بر رفتار و عملکردشان چه در خانه و چه در مدرسه آثار منفی خواهد داشت، تا جایی که ممکن است سرانجام به رفتار ناهنجار متعدد اجتماعی آنها منجر شود. ناپدری یا نامادری هم دوست ندارند احساس کنند که وجود فرزندان همسرشان باعث بی‎ ‎توجهی همسر نسبت به آنها می شود. آنچه در روابط افراد چنین خانواده هایی اهمیت بسیار دارد این است که مراقب باشند در رفتارِ خود با یک عضو خانواده، حس حسادت اعضای دیگر را تحریک نکنند و باعث برانگیختن حس انتقام جویی در آنان نشوند‏‎.‎ ازدواج مجدد امکان دارد شکل های پیچیده تری داشته باشد. برای مثال ناپدری و یا نامادری از همسر اولش فرزند یا فرزندانی داشته باشد که آنها را همراه خود به خانه جدید بیاورد. در حالت دیگر ممکن است از ازدواج مجدد یک والد با همسر جدیدش، فرزندی به وجود آید که شرایط سازگاری افراد خانواده را با هم باز هم حساس تر و پیچیده تر کند‎. ‎ راهکارها اگر بزرگترها آگاه شوند که ایجاد یک محیط سالم دارای نظم، و داشتن زندگی روزانه باثبات و پیش بینی پذیر، در انطباق همه افراد با شرایط جدید چه سهم بسزایی دارد، حتماً با احتیاط بیشتری رفتار خواهند کرد. چون در نهایت خود آنان هم از محیط مطلوب ایجاد شده سود خواهند برد. کم نیستند ناپدری ها و یا نامادری هایی که به اهمیت نقش خود واقفند و چنان با رفتار محبت آمیز، محترمانه و انسانی خود نقش مثبتی در خانواده ایفا و بچه ها را چنان مجذوب خود کرده اند که در کنارشان احساس کمبود عاطفی فرزندان به صفر رسیده است. فرزندانی که شاهد رفتارِ منطقی پایدار، عادلانه، توأم با آرامش و حمایت عاطفی بزرگتر ها باشند سریع تر با محیط جدید خانواده سازگار می شوند و احساس تعلق بیشتری می کنند و عملکرد به هنجاری هم در خانه و هم در مدرسه، از خود نشان می دهند‎. به نظر می آید برای پیشگیری از بزهکاری و ناهنجاری های اجتماعی و وقوع جرم‎ ‎‏ همانگونه که آموزش های قبل از ازدواج برای جوانان ضروری است برای چنین والدهایی هم برگزاری دوره های آموزشی پیش از ازدواج مجدد، با تمرکز بر این نوع مهارت های زندگی، از طرف سازمان های مسئول، ضروری باشد‏‎
 

دیدگاه شما

0

Website

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.