بنزین مجانی به زور چاقو

سلامت نیوز: می خواست بدون پول بنزین بزند و وقتی مانع شدم با چاقو ضربه ای به شکمم زد و فرار کرد. این حرف های کارگر 22ساله پمپ بنزینی است که چند شب قبل توسط راننده ای خشن هدف ضربه چاقو قرار گرفت و تا یک قدمی مرگ پیش رفت اما به طرز معجزه آسایی از مرگ نجات یافت. حالا حادثه را بازگو می کند. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ، شامگاه پنجشنبه یک پژو پرشیای سفیدرنگ برای سوخت گیری وارد پمپ بنزین حبیب زاده شهرستان بوکان شد. یکی از سرنشینان خودرو پیاده شد و وقتی سوخت گیری تمام شد ناگهان به سوی متصدی پمپ بنزین که پسر جوانی است رفت و با چاقو ضربه ای به وی زد و خیلی خونسرد سوار خودرو شد و گریخت. همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد و کارگر جوان باورش نمی شد که سرنشین پژو چنین بلایی به سرش آورده است. کارگر جوان درحالی که دچار خونریزی شده بود از همکارانش کمک خواست و توسط آنها به بیمارستان شهید دکتر قلی پور بوکان منتقل شد. او دچار خونریزی شدیدی شده بود و کوچک ترین غفلت ممکن بود به قیمت جانش تمام شود. در این شرایط جراحی وی توسط گروهی از متخصصان آغاز شد. بررسی های اولیه نشان می داد تیغه چاقو به روده کوچک پسر جوان اصابت کرده و به آن آسیب زده است. در این شرایط پزشکان مجبور شدند بخش آسیب دیده روده را بردارند و در نهایت این جراحی با موفقیت به پایان رسید. این حادثه در شرایطی رقم خورد که دوربین های مداربسته پمپ بنزین جزئیات مجروح شدن کارگر پمپ بنزین را ثبت کرده بودند و تصاویر یکی از این دوربین ها در شبکه های اجتماعی منتشر شد. از سویی طبق آنچه پلیس اعلام کرده، فرد چاقوکش یک ساعت پس از این حادثه دستگیر شد و هم اکنون در بازداشت به سر می برد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. تا یک قدمی مرگ پیش رفتم احسان شمس الدینی، همان کارگر پمپ بنزین است که در این حادثه به دلیل جراحت چاقو تا یک قدمی مرگ پیش رفت. او که هم اکنون در بیمارستان بستری است درباره چگونگی وقوع حادثه و آخرین شرایطش صحبت کرد. درباره حادثه توضیح بده. چطور شد که سرنشین پژو به تو حمله کرد؟ آن شب شیفتم بود و کنار نازل های سوخت مشغول انجام کارم بودم که حدود ساعت22:02 یک پژو پرشیای سفیدرنگ برای سوخت گیری آمد. جوانی که پیاده شد حالت عادی نداشت و به نظرم مست بود. گفت می خواهد مجانی سوخت گیری کند. می گفت باک ماشین را پر می کنم و پول نمی دهم. برای اینکه دردسری درست نشود گفتم 20لیتر بنزین بزن، خودم پولش را می دهم اما او راضی نشد و گفت باید باک را پر کنم. بحث ما بر سر پول بنزین ادامه داشت و او مشغول سوخت گیری بود تا اینکه وقتی باک را پر کرد به سمت من آمد و ناگهان با چاقو ضربه ای به شکمم زد و خیلی آرام سوار ماشین شد و رفت. وقتی با چاقو مجروح شدی چه کسی به کمکت آمد؟ من شکمم را گرفته بودم از درد به خودم می پیچیدم. همکارانم که این صحنه را دیدند به کمکم آمدند. همان زمان با اورژانس تماس گرفتند اما چون اعلام کردند ممکن است چند دقیقه طول بکشد، دوستانم من را سوار ماشین خودشان کردند و به بیمارستان بردند. آن زمان هوشیار بودم اما زمانی که به بیمارستان رسیدیم کم کم در حال بیهوش شدن بودم و دیگر متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاد. آن شب تا یک قدمی مرگ پیش رفتم. آنطور که پزشکان می گویند خطر از بیخ گوشت گذشته است. حالا چه وضعیتی داری؟ ضارب، چاقو را در بدنم فرو کرده و تیغه آن روده کوچکم را پاره کرده بود. اگر چاقو کمی بالاتر یا پایین تر می خورد معلوم نبود که زنده بمانم. خدا به من رحم کرد. پزشکان بیمارستان برایم زحمات زیادی کشیدند و من را نجات دادند. آنطور که می گویند روده کوچکم آسیب دیده و باید چند روز دیگر در بیمارستان بستری باشم. درباره ضارب چه اقدامی انجام داده ای؟ آنطور که همکارانم گفتند با کمک دوربین های مداربسته پمپ بنزین شماره پلاک خودروی ضارب به دست آمده و کمتر از یک ساعت مأموران پلیس موفق شده اند او را دستگیر کنند. من هم در نخستین فرصت بعد از مرخص شدن از بیمارستان شکایتم را مطرح می کنم. او با نامردی تمام من را مجروح کرد. آن شب وقتی فهمیدم او وضعیت عادی ندارد حتی حاضر شدم پول بنزینش را خودم بدهم. من حدود یک سال است که در پمپ بنزین کار می کنم و حداکثر روزی 50هزار تومان حقوق می گیرم. حاضر بودم دستمزد یک روزم را بابت بنزین او بدهم اما او بدون دردسر از آنجا برود. اما مرد خشن هم باک بنزینش را پر کرد و هم من را با چاقو زد و فرار کرد. حالا چه شرایطی داری و چه زمانی قرار است از بیمارستان مرخص شوی؟ دست کم 2روز دیگر باید در بیمارستان بمانم تا وضعیتم بهتر شود. بعد از آن کادر پزشکی تصمیم می گیرند که مرخص شوم یا نه. می خواستم از طریق از کادر پزشکی بیمارستان شهید دکتر قلی پور بوکان که در این چند روز زحمات زیادی برایم کشیدند و همینطور از مأموران پلیس که ضارب را در کوتاه ترین زمان ممکن دستگیر کردند تشکر کنم.