مجله پزشکی و سلامت کلینیک تبسم

سوالات سکته مغزی با پاسخ دکتر روزبه کاظمی

 

بحران، فرصتی برای افزایش اعتماد اجتماعی است

سلامت نیوز:کرونا باعث گسست اجتماعی و در عین حال افزایش تعاملات خانوادگی شد سیاست های درست دولت ها، اعتماد اجتماعی را افزایش می دهد ظهور یک اپیدمی در زمان های مختلف در جهان اتفاق افتاده، امروز هم اپیدمی کرونا جهانی است اما همه کشورها عملکردهای متفاوتی داشتند و نتایج مختلفی هم گرفتند. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند ،همین مسأله مردم را در مورد سیاست های دولت هایشان در ‏موضع انتقادی یا هم سویی قرار داده است. کشورهایی توانستند این بیماری را راحت تر و بهتر کنترل کنند که از مشارکت ‏مردم برخوردار بودند. جامعه شناسان می گویند مشارکت از اعتماد سرچشمه می گیرد. ‏در نشست مجازی کرونا و امر اجتماعی دو جامعه شناس به مسأله کرونا و کاهش و افکار عمومی و مسئولیت پذیری ‏اجتماعی در دوران کرونا پرداختند. ضیا هاشمی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در این نشست گفت: در کشورهایی که ‏توانستند در مورد اپیدمی کرونا موفق تر عمل کنند، شاهد مشارکت گسترده مردم بودیم. مشارکت مستلزم اعتماد مردم به ‏سیاست گذاری ها و سیاست های اجتماعی است. برای کنترل این بیماری باید کنشی جمعی شکل بگیرد و با رفتارهای ‏فردی ویروس کرونا کنترل نخواهد شد. بنابراین کنترل ویروس مستلزم مشارکت و جلب اعتماد عمومی ‏است. مردمی حاضرند مشارکت کنند که ملاحظه کنند سیاست های درستی در کشورشان اعمال می شود. همراهی با ‏سیاست ها مستلزم سیاست های دقیق، درست و عالمانه است که در مقام عمل بتواند اعتماد را جلب کند. دولت در صورتی ‏می تواند همراهی مردم را داشته باشد که سیاست هایی مبتنی بر دانش و تخصص لازم اعمال و سیاست های درست و ‏موجه را با اقتدار مدیریتی لازم اجرا کند. اگر اقتدار تخصصی و اقتدار مدیریتی همراه شوند، منجر به جلب اعتماد عمومی و ‏ مشارکت جمعی می شوند و در پیوند و هم افزایی ملی، بحران و مسأله ای مثل کرونا ‏مدیریت می شود‎. او از کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی و چین مثال زد. از نگاه او در چین ماهیت اقتدارگرایانه دولت در ‏اعمال سیاست ها تأثیرگذار بود و توانست مردم را در خانه ها نگه دارد، درحالی که در ژاپن و کره این انضباط و همراهی در ‏کنار اعمال سیاست ها و هم افزایی بود که به نتیجه رسید‎.این استاد دانشگاه در ادامه از نتایج تحقیقات و پیمایش هایی در مورد بیماری کرونا گفت: بالای ۹۰ درصد جامعه از این ‏موضوع یعنی بیماری کرونا نگرانی دارند. درحالی که در دوره های مختلف مثلا در فروردین فقط ٢درصد از مردم ‏نزدیکان شان را به دلیل این بیماری از دست داده بودند و در ماه های بعدی این درصد بیشتر شد و ‏نزدیک ١٨ هزار تلفات در کشور داشتیم که سنگین است اما بخش عمده جمعیت کشور کسی از نزدیکان درجه یک یا دو در ‏بین فوتی ها ندارند. ولی با بالای ٣٠٠ هزار مبتلا درصد زیادی از مردم بین اقوام و نزدیکان با افراد مبتلا مواجه هستند و ‏احساس خطر می کنند. یعنی عموم جامعه درگیر مسأله است و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم آن را لمس کرده است. او ‏در ادامه به ابعاد اجتماعی آن اشاره کرد: درست است که این مسأله یک امر بهداشتی ناظر به سلامت است ولی به همه ‏حوزه های اجتماعی مرتبط است و ابعاد مختلف زندگی را تحت تأثیر قرار داده است. ما امروز از آن به عنوان بحران یاد ‏می کنیم چون امر ناخوشایندی است که عوارضی بر جامعه ما داشته است. ‏کرونا باعث گسست اجتماعی و در عین حال افزایش تعاملات خانوادگی شد کرونا تعاملات اجتماعی را در فضای فیزیکی کمتر کرد، همه مردم بیشتر به خودشان توجه کردند و اهتمام شان بیشتر ‏معطوف به مسائل فردی یا حداکثر خانوادگی شان شد.این اتفاقی است که هاشمی از آن با عنوان گسست اجتماعی و ‏کاهش پیوندهای اجتماعی یاد کرد. همچنین افزایش شکاف طبقاتی از پیامدهای دیگر این بیماری بود. گروه هایی از مردم ‏یعنی اغنیا چندان تحت تأثیر این بیماری قرار نگرفتند یا توان بیشتری برای مقابله با آن داشتند درحالی که گروه هایی با ‏توان اقتصادی کمتر در مقابل این ویروس آسیب پذیرتر شدند و توانایی مقابله با آن را هم نداشتند. پیمایش ها نشان داد مهمترین دلیل ‏مردم وقتی حاضر نیستند با فاصله گیری اجتماعی یا کمپین در خانه بمانیم همکاری کنند نیازهای مالی و معیشتی است. ‏افراد نسبت به تعامل با یکدیگر دچار بدگمانی شده اند و این مسأله پیوندها و اعتماد اجتماعی را کاهش داده است. مردم ‏هراس و استرس بیشتری دارند و بار سنگین اندوه و سوگ مضاعف بر دوش آدم هایی افتاد که در جامعه به ‏همدلی و همدردی و ابراز همدردی عادت داشتند. منحصر شدن ارتباطات به ارتباطات خانوادگی و در خانه ماندن باعث ‏افزایش اختلافات و حتی خشونت های خانوادگی شد. از نگاه این ‏جامعه شناس، در عین حال بازگشت افراد به تعاملات خانوادگی سویه مثبتی هم دارد. ‏‎ ‎همچنین افزایش فرهنگ نظافت چه در سطح فردی و چه بین فردی، توجه بیشتر به ‏علم و مدیریت علمی و کنش علمی و راه حل های علمی از پیامدهای مثبت این ویروس بود: واقعیت های عینی به ما ‏تحمیل کرد که این ویروس تعارفی ندارد و باید برای مقابله با آن منطقی وجود داشته باشد. رفتارهای خرافی که در ابتدا ‏مورد توجه قرار گرفت مردود شد. یعنی باورهایی که مبتنی بر دین و علم نیست. همچنین توجه به محیط زیست بیشتر ‏شد. ‏ اعتماد وقتی اتفاق می افتد که مردم بدانند دولت در راستای منافع آنها عمل می کند موفقیت مردم در مقابل کرونا در گروه همراهی دیگران است و این یعنی باید یک کنش جمعی اتفاق بیفتد. به گفته هاشمی ‏این کنش جمعی را نخبگان اجتماعی و رسانه ها می توانند ایجاد کنند اما در رأس همه اینها دولت است که به عنوان قدرت ‏فراگیر توانایی اعمال سیاست ها و تصمیماتش را دارد حتی برای کسانی که نمی پذیرند از طریق تصویب قانون و ‏سیاست های اجتماعی و اجرای ضوابط: اینجا نقش دولت پررنگ تر می شود و فرصتی است که اعتبار و اعتماد اجتماعی ‏افزایش یابد. اینجا اقتدار دولت مقبول می شود و منافع دولت و ملت به هم گره می خورد. ‏تحقیقات نشان داده که روند اعتماد به دولت در فروردین نسبت به اسفند افزایش پیدا کرد اما کماکان در سطح ‏خیلی بالایی قرار نگرفت و در مراحل بعد دچار فراز و نشیب شد: تحقیقاتی در سطح تهران و ملی نشان داد که یک ‏جاهایی کماکان بی اعتمادی خصوصا در بین اقشار فرهیخته و نسل جوان که فعالیت و کنشگری دارند، وجود دارد. اعتماد ‏وقتی افزایش می یابد که مردم بدانند دولت و نهادهای رسمی در راستای منافع آنها اثرگذارند و مصمم هستند که منافع ‏جمعی را تأمین کنند. سرمایه اجتماعی در بحران کرونا در صورتی افزایش می یابد که دو اتفاق بیفتد. اول اینکه ظرفیت ‏حکمرانی ارتقا پیدا کند یعنی امکان تدوین و اجرای سیاست ها و برنامه های دقیق و عالمانه و اثرگذار و استفاده از ‏فناوری های جدید. اگر از ابزار مدرن و دانش لازم و تخصص های مناسب چه در عرصه بهداشتی چه در عرصه اجتماعی ‏استفاده شود و کسانی که مبتلا هستند از این امکانات و خدمات بهداشتی استفاده کنند و کسانی که در معرض هستند از ‏ضوابط و دستورالعمل ها درست استفاده کنند و مردم احساس کنند که دولت در خدمت آنهاست و به آنها کمک می کند ‏اقبال به دولت و سازمان های عمومی افزایش می یابد. مسأله دیگر بالا رفتن اعتماد اجتماعی است. به گفته او همچنین ‏امکان دارد دولت عملکرد خوبی داشته باشد اما افکار عمومی به این نتیجه نرسد و برعکس آن هم ممکن است: ‏ظرفیت حکمرانی بالا، اعتماد اجتماعی بالا و حلقه اتصالی که بیشتر از همه در رسانه های جمعی خود را نشان می دهد ‏می تواند هم افزایی بین کنشگران اجتماعی و مدیریتی را به دنبال داشته باشد. ‏ شکاف افکار عمومی و افکار متخصصان کاهش یافته است ‏محمدحسین پناهی، استاد پیشین دانشگاه علامه طباطبایی سخنران دیگر این نشست درباره افکار عمومی در دوران ‏کرونا گفت. افکار عمومی به میانگین افکاری گفته می شود که در مورد موضوعات خاص در جامعه در بین لایه های مختلف ‏جامعه وجود دارد و با افکارسنجی آن را برآورد می کنیم. مفهوم عموم بستگی به تعریف لایه های مختلف سطوح مختلف ‏افکار عمومی را مشخص می کند. در یک سو نظرهای عموم مردم و در سوی دیگر کارشناسان متخصص آن حوزه هستند که ‏انتظار داریم نظرهای عمیق تر و دقیق تری درباره موضوع خاص داشته باشند. به گفته او: افکار عمومی چهار بُعد دارد: ‏جهت دار بودن، شدت موافقت ها و مخالفت ها، برجستگی افکار و همسازی افکار عمومی. او درباره نسبت افکار عمومی با ‏واقعیت عینی بیرونی گفت: معمولا افکار عمومی عین واقعیت بیرونی را نشان نمی دهند و حدی از انحراف یا شکاف از ‏واقعیت وجود دارد. قاعدتا انتظار این است که نظر کارشناسان و متخصصان ارتباط نزدیک تری با واقعیت بیرونی داشته ‏باشد. عواملی مثل ارزش های اجتماعی و نگرش هایشان در مورد موضوعات خاصی که به آن می اندیشند، اطلاعاتی که ‏دارند و منابعی که آن اطلاعات را از آن به دست می آورند و رسانه های جمعی در این موضوع تأثیرگذارند. رسانه هایی که ‏ممکن است سوگیری هایی داشته باشند. ‏ در مورد مسأله کرونا شکاف بین افکار عمومی و افکار متخصصان خیلی کمتر از موارد دیگر است. پناهی عوامل این ‏کاهش را این گونه تشریح کرد: متخصصان به دلیل جدید بودن ویروس اطلاعات شان کامل نیست و اذعان می کنند به ‏اینکه اطلاعات ناچیزی در مورد این ویروس و نحوه عمل و جهش های آن دارند. همچنین حساسیت افکار عمومی در این ‏زمینه زیاد است و سعی می کنند اطلاعات بیشتری از منابع مختلف به دست بیاورند. استفاده مردم از رسانه های مجازی هم ‏عامل دیگر این کاهش شکاف است. استفاده مردم از فضای مجازی افزایش پیدا کرده. از این فضا هم مردم برای به دست ‏آوردن اطلاعات در مورد این مسأله و هم متخصصان برای اطلاع رسانی بیشتر به مردم بیشتر استفاده ‏می کنند. او عامل غیرسیاسی بودن یا سیاسی نکردن این موضوع را هم تأثیرگذار دانست که تا حد زیادی باعث می شود ‏اطلاعات در مورد این بیماری راحت تر و شفاف تر منتقل شود. ‏ آگاهی مردم از ندانستن خودشان و متخصصان آنها را به هم نزدیک می کند به گفته پناهی، مهم این است که پیامدهای کاهش شکاف عمومی از افکار عمومی متخصصان چیست: افکار عمومی از ندانستن خود ‏درباره موضوعی مثل کرونا آگاهی پیدا کرده و می داند متخصصان و دولت ها و سیاست گذاران هم اطلاعات شان زیاد نیست. ‏آگاهی از ندانستن در این زمینه مسأله ای عمومی بین متخصصان و مردم و دولت ها شده است. ضرورت تصمیم گیری هم ‏برای عموم مردم آشکار است و می دانند که با همه این ندانسته ها و ابهامات و تردیدها در مورد وضع این بیماری باید ‏تصمیماتی گرفته شود. همچنین مشکل تصمیم گیری هم وجود دارد و مردم و افکار عمومی آگاهی پیدا کرده اند که در ‏شرایط اضطراری به راحتی نمی توان تصمیم گرفت. افکار عمومی آگاه است که با مشکلات جدی در تصمیم گیری مواجهیم ‏و هر تصمیمی ممکن است همراه با ریسک و مشکلات همراه باشد. ‏به گفته او در اینجا لازم است رسانه های جمعی توضیحات لازم را در نحوه اولویت بندی به مردم بدهند تا مردم دقیق تر ‏و شفاف تر بدانند که تصمیم گیرندگان با چه مسائلی مواجهند و چطور اولویت بندی می کنند تا این تصمیمات با هزینه کمتر و ‏موفقیت بیشتری همراه باشد: در اینجا رسانه های جمعی باید نقش مهمی برای روشن کردن افکار عمومی بازی کنند و ‏فواید، زیان ها و هزینه های احتمالی تصمیماتی را که اولویت بندی می شوند برای مردم آشکار کنند. ما در مورد کرونا با ‏وضعیت خاصی مواجهیم. افکار عمومی در زمینه های مختلف به افکار متخصصان خیلی نزدیک شده و هر دو با ‏ابهامات و کمبود دانش مواجه است. این شرایطی ایجاد می کند که همدلی و همراهی تصمیم گیرندگان و دولتمردان و ‏مردم را بیشتر کند و هر دو به هم نزدیک شوند و احساس کنند که خیلی سلسله مراتب جدی بین شان وجود ندارد. ‏ شهروندان بی پناه و خلع سلاح اند ضیا هاشمی در پاسخ به یکی از مخاطبان در مورد اینکه چطور اعتماد اجتماعی در کوتاه مدت بیشتر می شود، گفت: ‏‏ اتفاقا شرایط بحران فرصتی است برای افزایش اعتماد اجتماعی. اوایل این ماجرا می دیدیم که اعتماد به دولت و ‏نهادهای تخصصی افزایش پیدا کرد. اگر عملکردها معطوف به واقعیت ها باشد و خوب به جامعه منعکس شود اعتماد ‏اجتماعی افزایش می یابد. چون شرایط به گونه ای است که شهروندان را به سمت نهادهای تخصصی سوق می دهد. تک ‏تک شهروندان بی پناه و خلع سلاح اند. توانمندی دولت ها برای ادامه وضع اضطراری و به ویژه تأمین نیازهای اقشار ‏نیازمند متفاوت است ولی پیگیری و استمرار بخشی از سیاست ها تا رسیدن به نقطه مقبول و مطلوب چیزی است که از ‏نهادهای رسمی توقع می رود. همچنین اعمال سیاست های درست مهم است. وقتی در سیاست ها تعارض دیده یا ‏اخباری مطرح شود که نمی توان به آنها اعتماد کرد تأثیر منفی بر اعتماد اجتماعی می گذارد. مثل اینکه بگوییم دستگاهی ‏اختراع کرده ایم که می تواند از صد متری ویروس را تشخیص دهد. به گفته او هرچه دولت ها بیشتر کنترل کنند که ‏ادعاهای غیرواقعی و غیرعلمی مطرح نشود و سیاست های غیرعاملانه اعلام یا اجرا نشود و آنچه اعلام می شود مبتنی ‏بر رویکرد تخصصی باشد، هم در درمان بیماری و هم در سیاست گذاری و هم نحوه اعمال سیاست ها به افزایش اعتماد ‏کمک می کند. هاشمی در پایان گفت: ما باید اتکای بیشتری نسبت به متخصصان امر داشته باشیم و همچنین اشکالات را ‏هم بپذیریم. این صداقت کمک می کند. اگر جایی روشی غلط بوده، صادقانه ضعف ها را بپذیرند. این رفتارها اعتماد ‏اجتماعی را افزایش می دهد و مشارکت و همدلی و نهایتا همراهی و هم افزایی در پی خواهد داشت. البته نباید انتظار داشته ‏باشیم که اعتماد اجتماعی در مدت کوتاهی افزایش خیلی زیاد داشته باشد. ‏


تماس با کلینیک تبسم جهت مشاوره سکته مغزی و رزرو نوبت

  • شماره تلفن:   ۶۶۵۶۴۶۷۴   |   ۶۶۴۳۶۲۹۱
  • ارسال درخواست ویزیت و مشاوره آنلاین سکته مغزی از طریق واتسپ : 09355354332
  • زمان پاسخگویی: ساعت ۹ الی ۲۱
سلامت نیوز:کرونا باعث گسست اجتماعی و در عین حال افزایش تعاملات خانوادگی شد سیاست های درست دولت ها، اعتماد اجتماعی را افزایش می دهد ظهور یک اپیدمی در زمان های مختلف در جهان اتفاق افتاده، امروز هم اپیدمی کرونا جهانی است اما همه کشورها عملکردهای متفاوتی داشتند و نتایج مختلفی هم گرفتند. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند ،همین مسأله مردم را در مورد سیاست های دولت هایشان در ‏موضع انتقادی یا هم سویی قرار داده است. کشورهایی توانستند این بیماری را راحت تر و بهتر کنترل کنند که از مشارکت ‏مردم برخوردار بودند. جامعه شناسان می گویند مشارکت از اعتماد سرچشمه می گیرد. ‏در نشست مجازی کرونا و امر اجتماعی دو جامعه شناس به مسأله کرونا و کاهش و افکار عمومی و مسئولیت پذیری ‏اجتماعی در دوران کرونا پرداختند. ضیا هاشمی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در این نشست گفت: در کشورهایی که ‏توانستند در مورد اپیدمی کرونا موفق تر عمل کنند، شاهد مشارکت گسترده مردم بودیم. مشارکت مستلزم اعتماد مردم به ‏سیاست گذاری ها و سیاست های اجتماعی است. برای کنترل این بیماری باید کنشی جمعی شکل بگیرد و با رفتارهای ‏فردی ویروس کرونا کنترل نخواهد شد. بنابراین کنترل ویروس مستلزم مشارکت و جلب اعتماد عمومی ‏است. مردمی حاضرند مشارکت کنند که ملاحظه کنند سیاست های درستی در کشورشان اعمال می شود. همراهی با ‏سیاست ها مستلزم سیاست های دقیق، درست و عالمانه است که در مقام عمل بتواند اعتماد را جلب کند. دولت در صورتی ‏می تواند همراهی مردم را داشته باشد که سیاست هایی مبتنی بر دانش و تخصص لازم اعمال و سیاست های درست و ‏موجه را با اقتدار مدیریتی لازم اجرا کند. اگر اقتدار تخصصی و اقتدار مدیریتی همراه شوند، منجر به جلب اعتماد عمومی و ‏ مشارکت جمعی می شوند و در پیوند و هم افزایی ملی، بحران و مسأله ای مثل کرونا ‏مدیریت می شود‎. او از کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی و چین مثال زد. از نگاه او در چین ماهیت اقتدارگرایانه دولت در ‏اعمال سیاست ها تأثیرگذار بود و توانست مردم را در خانه ها نگه دارد، درحالی که در ژاپن و کره این انضباط و همراهی در ‏کنار اعمال سیاست ها و هم افزایی بود که به نتیجه رسید‎.این استاد دانشگاه در ادامه از نتایج تحقیقات و پیمایش هایی در مورد بیماری کرونا گفت: بالای ۹۰ درصد جامعه از این ‏موضوع یعنی بیماری کرونا نگرانی دارند. درحالی که در دوره های مختلف مثلا در فروردین فقط ٢درصد از مردم ‏نزدیکان شان را به دلیل این بیماری از دست داده بودند و در ماه های بعدی این درصد بیشتر شد و ‏نزدیک ١٨ هزار تلفات در کشور داشتیم که سنگین است اما بخش عمده جمعیت کشور کسی از نزدیکان درجه یک یا دو در ‏بین فوتی ها ندارند. ولی با بالای ٣٠٠ هزار مبتلا درصد زیادی از مردم بین اقوام و نزدیکان با افراد مبتلا مواجه هستند و ‏احساس خطر می کنند. یعنی عموم جامعه درگیر مسأله است و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم آن را لمس کرده است. او ‏در ادامه به ابعاد اجتماعی آن اشاره کرد: درست است که این مسأله یک امر بهداشتی ناظر به سلامت است ولی به همه ‏حوزه های اجتماعی مرتبط است و ابعاد مختلف زندگی را تحت تأثیر قرار داده است. ما امروز از آن به عنوان بحران یاد ‏می کنیم چون امر ناخوشایندی است که عوارضی بر جامعه ما داشته است. ‏کرونا باعث گسست اجتماعی و در عین حال افزایش تعاملات خانوادگی شد کرونا تعاملات اجتماعی را در فضای فیزیکی کمتر کرد، همه مردم بیشتر به خودشان توجه کردند و اهتمام شان بیشتر ‏معطوف به مسائل فردی یا حداکثر خانوادگی شان شد.این اتفاقی است که هاشمی از آن با عنوان گسست اجتماعی و ‏کاهش پیوندهای اجتماعی یاد کرد. همچنین افزایش شکاف طبقاتی از پیامدهای دیگر این بیماری بود. گروه هایی از مردم ‏یعنی اغنیا چندان تحت تأثیر این بیماری قرار نگرفتند یا توان بیشتری برای مقابله با آن داشتند درحالی که گروه هایی با ‏توان اقتصادی کمتر در مقابل این ویروس آسیب پذیرتر شدند و توانایی مقابله با آن را هم نداشتند. پیمایش ها نشان داد مهمترین دلیل ‏مردم وقتی حاضر نیستند با فاصله گیری اجتماعی یا کمپین در خانه بمانیم همکاری کنند نیازهای مالی و معیشتی است. ‏افراد نسبت به تعامل با یکدیگر دچار بدگمانی شده اند و این مسأله پیوندها و اعتماد اجتماعی را کاهش داده است. مردم ‏هراس و استرس بیشتری دارند و بار سنگین اندوه و سوگ مضاعف بر دوش آدم هایی افتاد که در جامعه به ‏همدلی و همدردی و ابراز همدردی عادت داشتند. منحصر شدن ارتباطات به ارتباطات خانوادگی و در خانه ماندن باعث ‏افزایش اختلافات و حتی خشونت های خانوادگی شد. از نگاه این ‏جامعه شناس، در عین حال بازگشت افراد به تعاملات خانوادگی سویه مثبتی هم دارد. ‏‎ ‎همچنین افزایش فرهنگ نظافت چه در سطح فردی و چه بین فردی، توجه بیشتر به ‏علم و مدیریت علمی و کنش علمی و راه حل های علمی از پیامدهای مثبت این ویروس بود: واقعیت های عینی به ما ‏تحمیل کرد که این ویروس تعارفی ندارد و باید برای مقابله با آن منطقی وجود داشته باشد. رفتارهای خرافی که در ابتدا ‏مورد توجه قرار گرفت مردود شد. یعنی باورهایی که مبتنی بر دین و علم نیست. همچنین توجه به محیط زیست بیشتر ‏شد. ‏ اعتماد وقتی اتفاق می افتد که مردم بدانند دولت در راستای منافع آنها عمل می کند موفقیت مردم در مقابل کرونا در گروه همراهی دیگران است و این یعنی باید یک کنش جمعی اتفاق بیفتد. به گفته هاشمی ‏این کنش جمعی را نخبگان اجتماعی و رسانه ها می توانند ایجاد کنند اما در رأس همه اینها دولت است که به عنوان قدرت ‏فراگیر توانایی اعمال سیاست ها و تصمیماتش را دارد حتی برای کسانی که نمی پذیرند از طریق تصویب قانون و ‏سیاست های اجتماعی و اجرای ضوابط: اینجا نقش دولت پررنگ تر می شود و فرصتی است که اعتبار و اعتماد اجتماعی ‏افزایش یابد. اینجا اقتدار دولت مقبول می شود و منافع دولت و ملت به هم گره می خورد. ‏تحقیقات نشان داده که روند اعتماد به دولت در فروردین نسبت به اسفند افزایش پیدا کرد اما کماکان در سطح ‏خیلی بالایی قرار نگرفت و در مراحل بعد دچار فراز و نشیب شد: تحقیقاتی در سطح تهران و ملی نشان داد که یک ‏جاهایی کماکان بی اعتمادی خصوصا در بین اقشار فرهیخته و نسل جوان که فعالیت و کنشگری دارند، وجود دارد. اعتماد ‏وقتی افزایش می یابد که مردم بدانند دولت و نهادهای رسمی در راستای منافع آنها اثرگذارند و مصمم هستند که منافع ‏جمعی را تأمین کنند. سرمایه اجتماعی در بحران کرونا در صورتی افزایش می یابد که دو اتفاق بیفتد. اول اینکه ظرفیت ‏حکمرانی ارتقا پیدا کند یعنی امکان تدوین و اجرای سیاست ها و برنامه های دقیق و عالمانه و اثرگذار و استفاده از ‏فناوری های جدید. اگر از ابزار مدرن و دانش لازم و تخصص های مناسب چه در عرصه بهداشتی چه در عرصه اجتماعی ‏استفاده شود و کسانی که مبتلا هستند از این امکانات و خدمات بهداشتی استفاده کنند و کسانی که در معرض هستند از ‏ضوابط و دستورالعمل ها درست استفاده کنند و مردم احساس کنند که دولت در خدمت آنهاست و به آنها کمک می کند ‏اقبال به دولت و سازمان های عمومی افزایش می یابد. مسأله دیگر بالا رفتن اعتماد اجتماعی است. به گفته او همچنین ‏امکان دارد دولت عملکرد خوبی داشته باشد اما افکار عمومی به این نتیجه نرسد و برعکس آن هم ممکن است: ‏ظرفیت حکمرانی بالا، اعتماد اجتماعی بالا و حلقه اتصالی که بیشتر از همه در رسانه های جمعی خود را نشان می دهد ‏می تواند هم افزایی بین کنشگران اجتماعی و مدیریتی را به دنبال داشته باشد. ‏ شکاف افکار عمومی و افکار متخصصان کاهش یافته است ‏محمدحسین پناهی، استاد پیشین دانشگاه علامه طباطبایی سخنران دیگر این نشست درباره افکار عمومی در دوران ‏کرونا گفت. افکار عمومی به میانگین افکاری گفته می شود که در مورد موضوعات خاص در جامعه در بین لایه های مختلف ‏جامعه وجود دارد و با افکارسنجی آن را برآورد می کنیم. مفهوم عموم بستگی به تعریف لایه های مختلف سطوح مختلف ‏افکار عمومی را مشخص می کند. در یک سو نظرهای عموم مردم و در سوی دیگر کارشناسان متخصص آن حوزه هستند که ‏انتظار داریم نظرهای عمیق تر و دقیق تری درباره موضوع خاص داشته باشند. به گفته او: افکار عمومی چهار بُعد دارد: ‏جهت دار بودن، شدت موافقت ها و مخالفت ها، برجستگی افکار و همسازی افکار عمومی. او درباره نسبت افکار عمومی با ‏واقعیت عینی بیرونی گفت: معمولا افکار عمومی عین واقعیت بیرونی را نشان نمی دهند و حدی از انحراف یا شکاف از ‏واقعیت وجود دارد. قاعدتا انتظار این است که نظر کارشناسان و متخصصان ارتباط نزدیک تری با واقعیت بیرونی داشته ‏باشد. عواملی مثل ارزش های اجتماعی و نگرش هایشان در مورد موضوعات خاصی که به آن می اندیشند، اطلاعاتی که ‏دارند و منابعی که آن اطلاعات را از آن به دست می آورند و رسانه های جمعی در این موضوع تأثیرگذارند. رسانه هایی که ‏ممکن است سوگیری هایی داشته باشند. ‏ در مورد مسأله کرونا شکاف بین افکار عمومی و افکار متخصصان خیلی کمتر از موارد دیگر است. پناهی عوامل این ‏کاهش را این گونه تشریح کرد: متخصصان به دلیل جدید بودن ویروس اطلاعات شان کامل نیست و اذعان می کنند به ‏اینکه اطلاعات ناچیزی در مورد این ویروس و نحوه عمل و جهش های آن دارند. همچنین حساسیت افکار عمومی در این ‏زمینه زیاد است و سعی می کنند اطلاعات بیشتری از منابع مختلف به دست بیاورند. استفاده مردم از رسانه های مجازی هم ‏عامل دیگر این کاهش شکاف است. استفاده مردم از فضای مجازی افزایش پیدا کرده. از این فضا هم مردم برای به دست ‏آوردن اطلاعات در مورد این مسأله و هم متخصصان برای اطلاع رسانی بیشتر به مردم بیشتر استفاده ‏می کنند. او عامل غیرسیاسی بودن یا سیاسی نکردن این موضوع را هم تأثیرگذار دانست که تا حد زیادی باعث می شود ‏اطلاعات در مورد این بیماری راحت تر و شفاف تر منتقل شود. ‏ آگاهی مردم از ندانستن خودشان و متخصصان آنها را به هم نزدیک می کند به گفته پناهی، مهم این است که پیامدهای کاهش شکاف عمومی از افکار عمومی متخصصان چیست: افکار عمومی از ندانستن خود ‏درباره موضوعی مثل کرونا آگاهی پیدا کرده و می داند متخصصان و دولت ها و سیاست گذاران هم اطلاعات شان زیاد نیست. ‏آگاهی از ندانستن در این زمینه مسأله ای عمومی بین متخصصان و مردم و دولت ها شده است. ضرورت تصمیم گیری هم ‏برای عموم مردم آشکار است و می دانند که با همه این ندانسته ها و ابهامات و تردیدها در مورد وضع این بیماری باید ‏تصمیماتی گرفته شود. همچنین مشکل تصمیم گیری هم وجود دارد و مردم و افکار عمومی آگاهی پیدا کرده اند که در ‏شرایط اضطراری به راحتی نمی توان تصمیم گرفت. افکار عمومی آگاه است که با مشکلات جدی در تصمیم گیری مواجهیم ‏و هر تصمیمی ممکن است همراه با ریسک و مشکلات همراه باشد. ‏به گفته او در اینجا لازم است رسانه های جمعی توضیحات لازم را در نحوه اولویت بندی به مردم بدهند تا مردم دقیق تر ‏و شفاف تر بدانند که تصمیم گیرندگان با چه مسائلی مواجهند و چطور اولویت بندی می کنند تا این تصمیمات با هزینه کمتر و ‏موفقیت بیشتری همراه باشد: در اینجا رسانه های جمعی باید نقش مهمی برای روشن کردن افکار عمومی بازی کنند و ‏فواید، زیان ها و هزینه های احتمالی تصمیماتی را که اولویت بندی می شوند برای مردم آشکار کنند. ما در مورد کرونا با ‏وضعیت خاصی مواجهیم. افکار عمومی در زمینه های مختلف به افکار متخصصان خیلی نزدیک شده و هر دو با ‏ابهامات و کمبود دانش مواجه است. این شرایطی ایجاد می کند که همدلی و همراهی تصمیم گیرندگان و دولتمردان و ‏مردم را بیشتر کند و هر دو به هم نزدیک شوند و احساس کنند که خیلی سلسله مراتب جدی بین شان وجود ندارد. ‏ شهروندان بی پناه و خلع سلاح اند ضیا هاشمی در پاسخ به یکی از مخاطبان در مورد اینکه چطور اعتماد اجتماعی در کوتاه مدت بیشتر می شود، گفت: ‏‏ اتفاقا شرایط بحران فرصتی است برای افزایش اعتماد اجتماعی. اوایل این ماجرا می دیدیم که اعتماد به دولت و ‏نهادهای تخصصی افزایش پیدا کرد. اگر عملکردها معطوف به واقعیت ها باشد و خوب به جامعه منعکس شود اعتماد ‏اجتماعی افزایش می یابد. چون شرایط به گونه ای است که شهروندان را به سمت نهادهای تخصصی سوق می دهد. تک ‏تک شهروندان بی پناه و خلع سلاح اند. توانمندی دولت ها برای ادامه وضع اضطراری و به ویژه تأمین نیازهای اقشار ‏نیازمند متفاوت است ولی پیگیری و استمرار بخشی از سیاست ها تا رسیدن به نقطه مقبول و مطلوب چیزی است که از ‏نهادهای رسمی توقع می رود. همچنین اعمال سیاست های درست مهم است. وقتی در سیاست ها تعارض دیده یا ‏اخباری مطرح شود که نمی توان به آنها اعتماد کرد تأثیر منفی بر اعتماد اجتماعی می گذارد. مثل اینکه بگوییم دستگاهی ‏اختراع کرده ایم که می تواند از صد متری ویروس را تشخیص دهد. به گفته او هرچه دولت ها بیشتر کنترل کنند که ‏ادعاهای غیرواقعی و غیرعلمی مطرح نشود و سیاست های غیرعاملانه اعلام یا اجرا نشود و آنچه اعلام می شود مبتنی ‏بر رویکرد تخصصی باشد، هم در درمان بیماری و هم در سیاست گذاری و هم نحوه اعمال سیاست ها به افزایش اعتماد ‏کمک می کند. هاشمی در پایان گفت: ما باید اتکای بیشتری نسبت به متخصصان امر داشته باشیم و همچنین اشکالات را ‏هم بپذیریم. این صداقت کمک می کند. اگر جایی روشی غلط بوده، صادقانه ضعف ها را بپذیرند. این رفتارها اعتماد ‏اجتماعی را افزایش می دهد و مشارکت و همدلی و نهایتا همراهی و هم افزایی در پی خواهد داشت. البته نباید انتظار داشته ‏باشیم که اعتماد اجتماعی در مدت کوتاهی افزایش خیلی زیاد داشته باشد. ‏
 

دیدگاه شما

0

Website

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.