مجله پزشکی و سلامت کلینیک تبسم

سوالات سکته مغزی با پاسخ دکتر روزبه کاظمی

 

زندگی با جیب خالی

سلامت نیوز: اخیرا خبری مبنی بر خط فقر 10 میلیون تومانی در کشور منتشر شده و این افزایش لحظه ای نرخ تورم و گرانی در کشور، بیش از همه جامعه کارگری را تحت فشار قرار داده است. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه صبح نو ،حقوقی که وزارت کار برای کارگران تعیین کرده، این روزها کفاف خرج و مخارج دو هفته در ماه را هم نمی دهد و سرپرستان خانوار را با چالش مواجه کرده است. با وجود این ادعای خط فقر 10 میلیون تومانی در کشور کمی عجیب به نظر می رسد. در این گزارش به بررسی و صحت سنجی این موضوع می پردازیم.در روزهای اخیر خبری در سایت های خبری و شبکه های اجتماعی منتشر شده مبنی بر اینکه خط فقر به 10 میلیون تومان رسیده است؛ اما آیا این خبر صحیح است؟ معنای خط فقر چیست؟ فقر مطلق و فقر نسبی چه تعاریفی دارند؟ درآمد سرانه ایرانیان چقدر است؟ چند درصد از مردم ایران زیر خط فقر زندگی می کنند؟ این خبر به نقل از آقای حمیدرضا امام قلی تبار، بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور در گفت وگو با خبرگزاری تسنیم منتشر شده است. امام قلی تبار درباره مشکلات کارگران در تأمین معاش و هزینه های تحصیل فرزندان خود در شرایط دشوار قدرت خرید گفته است: باتوجه به برآورد حدود 10میلیون تومانی خط فقر کشورمان برای یک خانواده چهارنفره و دریافت خوشبینانه حقوق ماهانه سه میلیون تومان، به راحتی می توان اثبات كرد که کارگران (بیش از نیمی از جمعیت کشورمان ) در فقر مطلق به سر می برند. بر هیچ کس پوشیده نیست که در چند سال اخیر آحاد جامعه و به ویژه کارگران کشورمان با شدیدترین فشارهای اقتصادی همچون افزایش افسارگسیخته نرخ مسکن و معیشت، کاهش درآمد و کاهش قدرت خرید، افزایش فقر و تورم روبه رو بوده اند که در این اواخر هم مهمان ناخوانده ای به نام ویروس کرونا به آن اضافه شده است. این معضلات، مدیریت و روال عادی زندگی کارگران را تحت الشعاع قرار داده و آنها را در تأمین هزینه های روزانه به بن بست رسانده است. از طرفی در یکی، دو ماه اخیر تحمیل هزینه های تحصیل فرزندان کارگران، چالش دیگری است که آنها را به طور فزاینده ای با چالش مواجه کرده است زیرا درآمد ناچیزشان حتی کفاف تأمین هزینه های مسکن شان را نخواهد داد. همه اینها درحالی است که با افزایش نرخ روزافزون ارز، قیمت کالاهای اساسی نیز بیشتر می شود به طوری که اغلب اجناس از ابتدای امسال تاکنون بیش از 80درصد رشد قیمت را تجربه کرده اند.اگرچه این بازرس مجمع منبع خاصی را برای ادعای خود ارائه نداده است اما در بهار امسال بود که مرکز پژوهش های مجلس اعلام کرد: خط فقر خانوارهای چهارنفره در شهر تهران طی دو سال اخیر، از ۲/۵ میلیون تومان به ۴/۵ میلیون تومان رسید؛ یعنی ۸۰ درصد افزایش یافت. علمی به نام علوم داده محور وجود دارد که در تمام جهان برای تعیین خط فقر از آن استفاده می کنند. درآمد کلی یک کشور (GDP) تقسیم بر جمعیت می شود كه میانگین درآمد یک کشور را نشان می دهد و ما با یک ضرب و تقسیم ساده به عددی حدود پنج میلیون تومان می رسیم. پنج میلیون تومان میانگین درآمد ایرانی هاست که ممکن است بسیاری از ما کمتر از این مبلغ و بسیاری دیگر نیز چندین برابر این رقم طی یک ماه دریافت کنند. با وجود این، میانگین درآمد با خط فقر همواره متفاوت بوده است. استاندار تهران چندی پیش درباره توضیح و تفسیر خط فقر اعلام کرد که باید این خط را به صورت استانی تعریف کرد چرا که خط فقر در تهران، یک رقم است و در شهرستان، رقمی دیگر؛ این در حالی است که تا پیش از این همواره خط فقر را به دو صورت شهری و روستایی مقایسه می کردند و فرقی بین تهران بزرگ با شهرستانی دورافتاده قائل نمی شدند. با این حال کارشناسان و متصدیان صنف ها و کانون های کارگری در کشور هر کدام یک رقم را به عنوان خط فقر محاسبه و رسانه ای می کنند. همین هفته های گذشته بود که کانون کارگران نیز خط فقر را رقمی حدود پنج میلیون تومان اعلام کرد که به نظر می رسد این رقم بیشتر به واقعیت نزدیک باشد تا خط فقر 10 میلیون تومانی. آقای علی اصلانی، عضو هیات مدیره کانون عالی شورای اسلامی کار کشور می گوید: با توجه به سبد معیشتی تعریف شده توسط دولت و شورای عالی کار و محاسبه میانگین قیمت ۳۳۰ قلم کالای ضروری که در این سبد در نظر گرفته شده است، حداقل حقوق یک کارگر در کشور باید چهار میلیون و ۹۳۰ هزار تومان باشد که بتواند به نقطه سربه سر (برابر بودن درآمد و مخارج) برسد، اما متاسفانه به خاطر مشکلات اقتصادی و افزایش نرخ لحظه ای تورم و همچنین عدم توانایی کارفرمایان خرد در تامین چنین مبلغی، حقوق کارگر در سال جاری به میزان دو میلیون و ۵۱۸ هزار تومان تعیین شده است. مقایسه این مبلغ و تورمی که گریبان گیر اقتصاد کشور است، نشان می دهد که فرایند محاسبه و تعیین حقوق کارگر، دارای خلأ است و باید با توجه به اوضاع روز جامعه، بازبینی و درنهایت اصلاح شود؛ کاری که امروز در تمام کشورهای پیشرفته دنیا صورت گرفته است تا منزلت جامعه کارگری خدشه دار نشود. کدام رقم به واقعیت نزدیک تر است؟ فقر مطلق در سراسر جهان 1.37 دلار است که اگر آن را در فرمول فقر مطلق بگذاریم، با احتساب دلار 30 هزار تومانی رقمی معادل 320 هزار تومان می شود؛ یعنی فردی که در ایران ماهانه کمتر از این رقم دریافت می کند، زیر خط فقر مطلق قرار دارد. این افراد عموما در تامین نیازهای اولیه زندگی خود دچار مشکل هستند، اغلب بی خانمان هستند و شب ها را گرسنه سپری می کنند که قاعدتا چه در ایران و چه در کشورهای جهان نباید فقر مطلق وجود داشته باشد اما متاسفانه این افراد وجود دارند که طبق آمارهای جهانی 0.3 درصد از جمعیت ایران زیر فقر مطلق هستند؛ اما موضوعی که این روزها بر سر آن دعواست، فقر نسبی است که در ایران با نام خط فقر شناخته می شود. درآمد 5.5 دلار در روز میانگین خط فقر در کشور است؛ به عبارتی دیگر افراد باید در ایران روزانه 165 هزار تومان و ماهانه چهار میلیون و 950 هزار تومان درآمد داشته باشند تا از خط فقر بگریزند. اخیرا نیز خبرگزاری رویترز به نقل از پژوهش دانشگاه سازمان ملل خبر داده که اگر افت اقتصادی ناشی از شیوع جهانی کرونا به افت ۲۰ درصدی درآمد سرانه بینجامد و خط فقر طبق آمار بانک جهانی، درآمد روزانه کمتر از پنج دلار و ۵۰ سنت باشد، بیش از سه میلیارد و ۷۰۰ میلیون نفر از مردم جهان به زیر خط فقر سقوط خواهند کرد. فکری به حال کارگران کنید آمارهای منتشرشده در رسانه های داخلی نشان می دهد که ۶۸ تا ۷۲ درصد بزهکاری های اجتماعی از بدنه جامعه کارگری رخ می دهد و این معضلات، اغلب ریشه های اقتصادی دارند. در شرایطی که بین حقوق کارگران و خط فقر، فاصله حداقل دو میلیون تومانی وجود دارد، بخشی از جامعه که توان تامین هزینه های اضافی را ندارند، ناچار می شوند از راه های غیرمتعارف امرار معاش کنند.


تماس با کلینیک تبسم جهت مشاوره سکته مغزی و رزرو نوبت

  • شماره تلفن:   ۶۶۵۶۴۶۷۴   |   ۶۶۴۳۶۲۹۱
  • ارسال درخواست ویزیت و مشاوره آنلاین سکته مغزی از طریق واتسپ : 09355354332
  • زمان پاسخگویی: ساعت ۹ الی ۲۱
سلامت نیوز: اخیرا خبری مبنی بر خط فقر 10 میلیون تومانی در کشور منتشر شده و این افزایش لحظه ای نرخ تورم و گرانی در کشور، بیش از همه جامعه کارگری را تحت فشار قرار داده است. به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه صبح نو ،حقوقی که وزارت کار برای کارگران تعیین کرده، این روزها کفاف خرج و مخارج دو هفته در ماه را هم نمی دهد و سرپرستان خانوار را با چالش مواجه کرده است. با وجود این ادعای خط فقر 10 میلیون تومانی در کشور کمی عجیب به نظر می رسد. در این گزارش به بررسی و صحت سنجی این موضوع می پردازیم.در روزهای اخیر خبری در سایت های خبری و شبکه های اجتماعی منتشر شده مبنی بر اینکه خط فقر به 10 میلیون تومان رسیده است؛ اما آیا این خبر صحیح است؟ معنای خط فقر چیست؟ فقر مطلق و فقر نسبی چه تعاریفی دارند؟ درآمد سرانه ایرانیان چقدر است؟ چند درصد از مردم ایران زیر خط فقر زندگی می کنند؟ این خبر به نقل از آقای حمیدرضا امام قلی تبار، بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور در گفت وگو با خبرگزاری تسنیم منتشر شده است. امام قلی تبار درباره مشکلات کارگران در تأمین معاش و هزینه های تحصیل فرزندان خود در شرایط دشوار قدرت خرید گفته است: باتوجه به برآورد حدود 10میلیون تومانی خط فقر کشورمان برای یک خانواده چهارنفره و دریافت خوشبینانه حقوق ماهانه سه میلیون تومان، به راحتی می توان اثبات كرد که کارگران (بیش از نیمی از جمعیت کشورمان ) در فقر مطلق به سر می برند. بر هیچ کس پوشیده نیست که در چند سال اخیر آحاد جامعه و به ویژه کارگران کشورمان با شدیدترین فشارهای اقتصادی همچون افزایش افسارگسیخته نرخ مسکن و معیشت، کاهش درآمد و کاهش قدرت خرید، افزایش فقر و تورم روبه رو بوده اند که در این اواخر هم مهمان ناخوانده ای به نام ویروس کرونا به آن اضافه شده است. این معضلات، مدیریت و روال عادی زندگی کارگران را تحت الشعاع قرار داده و آنها را در تأمین هزینه های روزانه به بن بست رسانده است. از طرفی در یکی، دو ماه اخیر تحمیل هزینه های تحصیل فرزندان کارگران، چالش دیگری است که آنها را به طور فزاینده ای با چالش مواجه کرده است زیرا درآمد ناچیزشان حتی کفاف تأمین هزینه های مسکن شان را نخواهد داد. همه اینها درحالی است که با افزایش نرخ روزافزون ارز، قیمت کالاهای اساسی نیز بیشتر می شود به طوری که اغلب اجناس از ابتدای امسال تاکنون بیش از 80درصد رشد قیمت را تجربه کرده اند.اگرچه این بازرس مجمع منبع خاصی را برای ادعای خود ارائه نداده است اما در بهار امسال بود که مرکز پژوهش های مجلس اعلام کرد: خط فقر خانوارهای چهارنفره در شهر تهران طی دو سال اخیر، از ۲/۵ میلیون تومان به ۴/۵ میلیون تومان رسید؛ یعنی ۸۰ درصد افزایش یافت. علمی به نام علوم داده محور وجود دارد که در تمام جهان برای تعیین خط فقر از آن استفاده می کنند. درآمد کلی یک کشور (GDP) تقسیم بر جمعیت می شود كه میانگین درآمد یک کشور را نشان می دهد و ما با یک ضرب و تقسیم ساده به عددی حدود پنج میلیون تومان می رسیم. پنج میلیون تومان میانگین درآمد ایرانی هاست که ممکن است بسیاری از ما کمتر از این مبلغ و بسیاری دیگر نیز چندین برابر این رقم طی یک ماه دریافت کنند. با وجود این، میانگین درآمد با خط فقر همواره متفاوت بوده است. استاندار تهران چندی پیش درباره توضیح و تفسیر خط فقر اعلام کرد که باید این خط را به صورت استانی تعریف کرد چرا که خط فقر در تهران، یک رقم است و در شهرستان، رقمی دیگر؛ این در حالی است که تا پیش از این همواره خط فقر را به دو صورت شهری و روستایی مقایسه می کردند و فرقی بین تهران بزرگ با شهرستانی دورافتاده قائل نمی شدند. با این حال کارشناسان و متصدیان صنف ها و کانون های کارگری در کشور هر کدام یک رقم را به عنوان خط فقر محاسبه و رسانه ای می کنند. همین هفته های گذشته بود که کانون کارگران نیز خط فقر را رقمی حدود پنج میلیون تومان اعلام کرد که به نظر می رسد این رقم بیشتر به واقعیت نزدیک باشد تا خط فقر 10 میلیون تومانی. آقای علی اصلانی، عضو هیات مدیره کانون عالی شورای اسلامی کار کشور می گوید: با توجه به سبد معیشتی تعریف شده توسط دولت و شورای عالی کار و محاسبه میانگین قیمت ۳۳۰ قلم کالای ضروری که در این سبد در نظر گرفته شده است، حداقل حقوق یک کارگر در کشور باید چهار میلیون و ۹۳۰ هزار تومان باشد که بتواند به نقطه سربه سر (برابر بودن درآمد و مخارج) برسد، اما متاسفانه به خاطر مشکلات اقتصادی و افزایش نرخ لحظه ای تورم و همچنین عدم توانایی کارفرمایان خرد در تامین چنین مبلغی، حقوق کارگر در سال جاری به میزان دو میلیون و ۵۱۸ هزار تومان تعیین شده است. مقایسه این مبلغ و تورمی که گریبان گیر اقتصاد کشور است، نشان می دهد که فرایند محاسبه و تعیین حقوق کارگر، دارای خلأ است و باید با توجه به اوضاع روز جامعه، بازبینی و درنهایت اصلاح شود؛ کاری که امروز در تمام کشورهای پیشرفته دنیا صورت گرفته است تا منزلت جامعه کارگری خدشه دار نشود. کدام رقم به واقعیت نزدیک تر است؟ فقر مطلق در سراسر جهان 1.37 دلار است که اگر آن را در فرمول فقر مطلق بگذاریم، با احتساب دلار 30 هزار تومانی رقمی معادل 320 هزار تومان می شود؛ یعنی فردی که در ایران ماهانه کمتر از این رقم دریافت می کند، زیر خط فقر مطلق قرار دارد. این افراد عموما در تامین نیازهای اولیه زندگی خود دچار مشکل هستند، اغلب بی خانمان هستند و شب ها را گرسنه سپری می کنند که قاعدتا چه در ایران و چه در کشورهای جهان نباید فقر مطلق وجود داشته باشد اما متاسفانه این افراد وجود دارند که طبق آمارهای جهانی 0.3 درصد از جمعیت ایران زیر فقر مطلق هستند؛ اما موضوعی که این روزها بر سر آن دعواست، فقر نسبی است که در ایران با نام خط فقر شناخته می شود. درآمد 5.5 دلار در روز میانگین خط فقر در کشور است؛ به عبارتی دیگر افراد باید در ایران روزانه 165 هزار تومان و ماهانه چهار میلیون و 950 هزار تومان درآمد داشته باشند تا از خط فقر بگریزند. اخیرا نیز خبرگزاری رویترز به نقل از پژوهش دانشگاه سازمان ملل خبر داده که اگر افت اقتصادی ناشی از شیوع جهانی کرونا به افت ۲۰ درصدی درآمد سرانه بینجامد و خط فقر طبق آمار بانک جهانی، درآمد روزانه کمتر از پنج دلار و ۵۰ سنت باشد، بیش از سه میلیارد و ۷۰۰ میلیون نفر از مردم جهان به زیر خط فقر سقوط خواهند کرد. فکری به حال کارگران کنید آمارهای منتشرشده در رسانه های داخلی نشان می دهد که ۶۸ تا ۷۲ درصد بزهکاری های اجتماعی از بدنه جامعه کارگری رخ می دهد و این معضلات، اغلب ریشه های اقتصادی دارند. در شرایطی که بین حقوق کارگران و خط فقر، فاصله حداقل دو میلیون تومانی وجود دارد، بخشی از جامعه که توان تامین هزینه های اضافی را ندارند، ناچار می شوند از راه های غیرمتعارف امرار معاش کنند.
 

دیدگاه شما

0

Website

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.