پاسخ پرسش های متداول درباره سکته مغزی

سوالات سکته مغزی با پاسخ دکتر روزبه کاظمی

 

سکته مغزی، عفونت ادراری، مشکل بلع

❓پرسش شما:
سلام آقای دکتر مادر من هفتم خرداد امسال سکته مغزی با خونریزی شدید داشتند خدا رو شکر لخته جذب شده بلعشم برگشته ولی مدتیه که مادرم دایما داد میزنه غذا نمی خوره خیلی ضعیف شده فیزیو تراپی هم از زمانی که منزل اومده انجام میه حدود ی ماه ولی نه حرکتی داره و نه فرقی کرده بدتر شده که بهتر نشده می خواستم بپرسم چرا غذا نمی خوره و چرا داد و بیداد میمنه و بیقراره و چرا با وجود فیزیوتراپی هنوز حرکتی نداره
در ضمن سمت راست بدنش بی حسه
الان هم به علت عفونت ادراری دوباره بیمارستان بستری شده و بدون سوند هم نمی تونه ادرار کنه چکار کنیم
ممنون میشم پاسخ بدین اقای دکترخیلی نگرانم و هرروز کارم گریه شده
اقای دکتر لطفا جواب بدین چکار کنم

🗯پاسخ تبسم:
دوست گرامی
بیمار شما با احتمال بالا اخیرا دچار مشکل جدیدی شده است،عفونت ادرار یکی از آنهاست،اضطراب و شاید افسردگی نیز میتواند یکی از علل دیگر بیقراریهای بیمارتان باشد،علل بسیار دیگری نیز از جمله دردهای شایع در بیماران ضایعات مغزی نیز باید مد نظر باشند،عفونت ریه در اثر اختلال مخفی بلع نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرد،با توجه به اطلاعات بسیار محدود داده شده و با در نظر داشتن موارد فوق،با پزشک مسوول بیمارتان مشورت کنید.
در صورتیکه در تهران ساکن هستید میتوانید جهت انجام مشاوره با پذیرش کلینیک تبسم هماهنگ کنید.
در پناه یزدان
دکتر روزبه کاظمی

 

سوال خود را مطرح کنید

3


ﺳﻪشنبه, 29 خرداد,1403

وزیری

سلام وقت بخیر مادرم ۸۰سالشون هست سکته مغزی شدیدی کرده اند الان دو ماه از سکته میگذره بلع برگشته ولی گوارشی مشکل دارند یبوست میشن و خیلی اذیت میشن نارسایی کلیوی هم دارند و دارو استفاده می کنند ادرارشون هم به دلیل مثانه نوروژنیک از طریق سوند تخلیه میشه جدیدا هر دوسه روزی استفراغ میکنن زمانی که دارو می خورند لطفا راهنمایی بفرمایید متشکر

ﺳﻪشنبه, 29 خرداد,1403

وزیری

سلام وقت بخیر مادرم ۸۰سالشون هست سکته مغزی شدیدی کرده اند الان دو ماه از سکته میگذره بلع برگشته ولی گوارشی مشکل دارند یبوست میشن و خیلی اذیت میشن نارسایی کلیوی هم دارند و دارو استفاده می کنند ادرارشون هم به دلیل مثانه نوروژنیک از طریق سوند تخلیه میشه جدیدا هر دوسه روزی استفراغ میکنن زمانی که دارو می خورند لطفا راهنمایی بفرمایید

پنجشنبه, 05 آبان,1401

جوادافشاری

سلام اقای دکتر خداشاهده احساس میکنم چون ابتدای بستري هستیم مادرم رو در تشخیص بیماری دچار اشتباه بشون مادرم در اوایل شیوع کرونا جراحی تعویض مفصل لگن کردن با واکر کم کم راه میرفت اما بدلیل افسردگی‌ و کلا هميشه در حال خوابیدن و بی انگیزگی هستس درمان کامل نشد و یکبار میگفت پاهام پیچ خورد که داشت واکر وکنارمیگذاشت مجدد واکری شد واصلا هم بدلیل خلق تنگ هرگز به پزشک مراجعه نکرد چون تنها ارتوپدمنطقه بعداز مشورت من با دو جراح دیگه با دیدن عکس ها هرد گفتن جراحی بی شک با انگیزه مالی بوده چون با یکماه استراحت‌ مادرت خوب میشدحتی پرچ و مهره لازم نبوده که بعداز تحقیقات من بیشک حرفهادرطت بود فروش تمام‌ ابزاراز پلاتین تا کفش طراحی شده که بی دلیل و اصلا ربطی به لگن نداشت همه رو خوده جراح معرفی و تأکید حتنی برخریدازهمین مکان یا واریز پول برای ارسول پلاتبن و بسیاری شواهد و چندنفرمشابه که بدلیل دررفتگی می‌خواسته طرف رو پلاتین تو کتفش بگذاره که ترس از جراحی و مراجعه به یک شکسته بند کتفش زو جاانداخته بودن خلاصه چند روز قبل يکدفعه بدون هیچ مشکلی شروعش را گرفتگی زبان یعنی را گفتن ها ها ها بجای مثلا اون رو بده مگ لال شدن موقت و یا لکنت نمی‌تونست صحبتش رو متوجه کنه مفهوم نرود چی ميگه من هم نبودم یک خانمی که پیشش برخی اوقات مگ نباشم روزی چند ساعت مییاد و میره اون گفت شروع با اون بوده و یکدفعه پاهاش خصوصا مچ پاهاش مثل چوب خشک شده و تکون نمیخوره وقتی سه روز بعدکه اومدم اون خانمم با اصرار مادرم به من رنگ نزده اون گرفتگی زبان رو تاطه روز بعدکه من اومدم یه مقداری داشت وما کاملا خوب شد اما دیشب که من رسیدم و دیشب بردمش با اورژانس بیمارستان روی پاهاش اثلا نمی‌تونست وایسه پاهاش مثل چوب خشک مچ پاهاش و وانگشت هاش کچ شده بود وهر دو دقیقه حتی برخی مواقع پنج دقیقه ادرار میکرد من رسیدم بطرعت آبمعدنی به‌زور دادم خورد تا آورژانس بیاد الانم قسمت جراحی تشخیص دادن عفونت ادراری داره سابقه اینکه اعصابش کمی خورد میشدایشونبشدت آسیب پذیرهستش تا حرفی کوچیک میشد گریه میکرد و حدوده سه تا چهارروز مکرر ادرار میگرفت تا خوب میشد قرص گلی .....برای قتد و متفورمین هم مصرف میکنه البته الان فقط گلی .....رو الان میخواستم بدونم اگه راه نره چون اون پاها خشک که من دیدم میتونست یکدفعه با کمی نمیدونم طر سوزنی شاید يکدفعه اون ورم کردگی و فکر میکنم لخته خون دوره قوزک پاهاش رود نه لخته که دیده بشه طوری بود که ورم کرده بود رگهای اطراف قوزک پاهاش انگشت میزدم بیرون نمیاومداثرانگشتم چند ثانیه روی ورم هامی موند احساس میکردی انگار یک رگ گرفته ضمنا مکرر ماهیچه زیره زانوش میگرفت وانگارمچ پاهاش رگی گرفته که یه تحریک می‌تونه ولش کنه کشیده شده بودانگارشوک شده انگاررا نوک شصت یکی از پاهاش سمته جلو محکم اشاره کنه مونده، ادرارش رو نمی‌تونست گگه داره و بشدت ابتدا ادرارش بومیداد ولی با زوری خوردن آب بهتر شد چون اون خانم پوشکش کرد چون از قبل داشتيم و بعد بیمارستان بردمش احساس کردمآب که دادم زیادخورد بوی ادرارش کمتر میشد اما هر دقیقه یوقتها توبیمارستان تا سی دقیقه وبرخی مواقع کم کم تو سون که وصل بود پشت هم کم کم ادرار میکرد و موقع ادرار عرق میکرد ازشما با اين حالت ها خواهش میکنم چون‌ من زمان دقیق قبل لز گرونی دلار خونه و زندگیم رو نقد کردم مخارج بیمارستان رو دادم اما يکدفعه با بی ارزش شدن پول ملی و دلار واقعا بدجور ازبین رفتم هست و نيستم که مادرم بتونه راه بره اما دیشب که برومش تا صبح که اونوم خوابیدم الان مجدد برم بیمارستان تماس گرفتم گفتن عفونت ادرار داره اما خوب اون پاهاش چی اون با واکر راه میرفت دستشویی میرفت اما انگار دقیقا فلج شده اون ورم زیاده مچ و دوره قوزک پاهاش چی نتونه راه بره من کسی رو ندارم نگهداریش کنه مگ زندگیم رو دادم که بتونه کارای شخصی خودش رو کنه اما الان خیلی بدتراز اون زمان قبل ازکرونا شده اصلا عفونت ادراری مگه فلج میکنه یا لکنت و لال شدن زبان میلره البته‌ تو بیمارستان می‌تونست حرف بزنه اما ابتدا ديدمش و اون خانم میگفت هی حرف میزدش من نمیفهمیدم چی میگه ها ها با اشاره متأسفانه خانم پرستار نیست و نتوانسته درست تصمیم بگیره حتی زنگ به من بزنه چون مادرم گوشیش رو زیره سرش معمولا خاموش میکنه می‌خوابه این بنده خدا گوشی هم ندارهه مدتی خودش گفت هوای روستا خوبه اونجا ببر منو منم فقط دو سه روز مجبور شدم تنهاش بگذارم تازه طوری که این خانم میگفت و متوجه شدم چون مادرم زیاد می‌خوابه احتمالا بیهوش بوده چند ساعت چون میگفت هرچی صداش میکردم نفس میکشید اما جواب نمیداد فکرکردم قرص خورده خوابیده چون من حدس زدم سکته کرده باشه گفتم بیهوش نشد یا خودش هم گفت کمی گیج و گنگ بود پرسيدم گفت فکر کنم از حال رفتم خلاصه استرس شدید دارم من تو دنیا حتی یکنفر رو ندارم ایشون زن بابای من هستش از بچگی که بی کس شدم منو مثل بچه نداشته خودش بزرگم کرده مثل مادرم هیچ فرقی نداره الان دقیق ۱۳ سال خودم نگهداریش میکنم نوکریش رو حاضرم کنم چون خیلی مهربانی کرده و زحمت برام کشیده الان که نمیتونم هرگز تنهاش بگذارم حتی ازدواج نکردم این‌قدر اصرار داشت بگذار منو سالمندان من هرگز ابنکارو نمی‌تونم انجام بدم فکرش بدنم رو میلرزونه تا آخره عمرم خودم رو نمی‌بخشم اونم کسی رو نداره بجز من منم همین‌طور کلا یکماه بیشتر پرستار نداشته و خودم نگهداریش کردم بخدا از نظره مالی متأسفانه اون جراح ارتوپدی که نعویض لگن کرد منو نابود کرد اما شده برم کارگر بنا یی کنم نگهداریش همه جوره فقط گردن من هستش دکتربنظرتون پاهاش و این شرح حال علائم عفونت ادراری هستش یا بیماری دیگه یا سکته و چیز دیگه میتونه باشه و چطوری درمانش کنم من پاهام دچار ساییدگی هردو تا پاهام دچاره سائیدگی کشکک زانو داره میشم علائم شدیدش داره بروز میکنه حرکت دادنش برام دیگه کم کم غیره ممکن میشه تو این مدت خیلی سخت میتونم دیگه تکونش بدم تورو خدا یه راه حلی چیزی جلوی من بگذارید این ادرارش و علائم چی و چطور درمانش کنیم کارای شخصی خودش رو بتونه انجام‌ بده وزن کمی داره ممنونم به درد دل پر خونه من توجه میکنید خداوند عوضش رو خدمتتون بده

پاسخ کلینیک تبسم:
دوست گرامی
شرح حال مصلی نوشتید که از روی اضطراب فراوان نوشته‌شده ولی در این مطلب طولانی اطلاعات بسیار اندک مفیدی از نظر پزشکی وجود دارد، تنها میتوانم بگویم عفونت ادراری سبب فلج یا اسپاستیستی، یا همان اسپاسم در پاهای بیما نمی‌شود و مشکل را باید در جای دیگری جستجو کنید ،اختلالات کوتاه تکلم قطعا یک سکته مغزی گذرا بوده ولی گسترش آن به اندام تحتانی و عدم امکان راه رفتن باید علت دیگری ، داشته باشد.
تشخیص و علت ویا نام بیماری بوجود آمده را از پزشک ارتوپد خود به همراه شرح حال مختصر پزشک جویا شده و مجددا ارسال کنید.
پیروز باشید دکتر روزبه کاظمی


,
3 | 2346 | 4

Article Rating
شما به این مطلب چه امتیازی می دهید؟

تماس با کلینیک تبسم جهت مشاوره سکته مغزی و رزرو نوبت

  • شماره تلفن:   ۶۶۵۶۴۶۷۴   |   ۶۶۴۳۶۲۹۱
  • ارسال درخواست ویزیت و مشاوره آنلاین سکته مغزی از طریق واتسپ : 09355354332
  • زمان پاسخگویی: ساعت ۹ الی ۲۱